جدا از بحث جدی در مورد شرایط بحرانی کشور و ناکارآمدی و فساد گسترده و بی کفایتی رژیم اسلامی و خسران جبران ناپذیری که در گفتگو نکردن با دولت جدید آمریکا و ادامه آتش افروزی در منطقه و برخورد مستقم و غیر مستقیم با اسراییل بر ایرانیان تحمیل می شود, این گفته شیخ که جنابشان را مودب و محترم و طرف آمریکاییشان را "لات" و "چاقو کش" خطاب می کنند برای نگارنده قابل ذکر آمد.
شیخ حسن می فرمایند:
اگر یک چاقوکش در خیابان بیاید دست یک آدم مؤدب و محترمی را بکشد به قهوهخانه ببرد و بگوید میخواهم با تو مذاکره کنم و بگوید چای و نهار مهمان من آن فرد مؤدب با آن لات مذاکره نمیکند زیرا این به معنای ذلت و تسلیم است و اسمش مذاکره نیست
براستی در بی شرمی سردمداران رژیم اسلامی حد و مرزی نیست. شنیدن از "ادب" و "احترام" از شیخ دودوزه بازی که حتی اصلاح گران رژیم هم از این همه دغل کاری و بی عهدی حضرتش دل آزرده شده اند؛ شیخ همدست در جنایات های رژیم در سالهای طولانی که جنابش عهده دار تامین امنیت رژیم اسلامی بوده اند؛ شیخ بی فرهنگی که در دوران انقلاب فرهنگی و سالهای درازی عضویت اش در شورای عالی انقلاب فرهنگی سبب آزار و آسیب دیدن بسیار فرهنگیان و هنرمندان و علمان و نویسندگان ایرانزمین شد, شیخ فریبکاری که مدرکش جعلی بود در دوران نمایندگی مجلسشان و مدرک دکترای پرحاشیه اش هم سندی است از بی هویتی و بی پرنسیپ جنابش در وادی علم و تحصیل, شیخ بی ادب و دروغ گویی که شمه ای از بی آزرمی و عوام فریبی اش را از دوران انتخابات به یاد داریم, شیخ متملق و چاپلوسی که اولین بود که امامش را "امام" خطاب کرد و ولی نعمت امروزش را "آقا" می خواند و برایش دستمال به دست می گیرد, شیخ بی تدبیری که با وعده قفل باز کردن از "قفل" فساد و قاچاق و رانت و دزدی و ... آمد ولی امروز منصوبین و حتی خیشاوندانش هم ترازاند با احمدی نژادی ها در فساد و دزدی,
شنیدن از "ادب" و "احترام" از چنان شیخی برایم سخت آمد!
شنیدن از "ادب" و "احترام" از چنان شیخی برایم سخت آمد!