ترانه جدید محسن نامجو با "میدون انقلاب باش، میدون انقلاب باش" آغاز می شود، که شاید فقط تیپ هایی از جنس خود نامجو بتوانند تفسیرش کنند. جدا از لحن گزنده محسن نامجو در مورد رضا شاه، صحنه هایی در ویدئو است که نمیتوان به راحتی از آن گذاشت و باید در حال و احوال هنرمندانی چون نامجو کنکاش کرد که چطور چنان تصوراتی مشمئزکننده را دارند که تنها از یک انسان متحجر انتظار می رود.
آیا تصور نامجو ها از کشف حجاب و آزادی زنان ، بی بندو و باری است؟ جایی که نامجو از کشف حجاب می خواند و در همان ثانیه هم صحنه ای از یک فیلم فارسی نشان داده می شود که زنی در حال لخت شدن است! ای وای بر ما که هنرمندان به اصطلاح پیشرو ما چنان سطحی و قشری می اندیشند! وای بر ما که هنرمندانمان, سنگ حسن مدرس متحجری را بر سینه بزنند که می گفت زنان لیاقت رأی دادن ندارند.
عقده گشایی از جنس نامجو! گفتن مداوم از مدرنیته و نشان دادن همزمان تصویری از رقص زنان و فیلم های فارسی که نشان بیننده اش بدهد که مدرنیته مساوی است با بی بند و باری. و چرا باید همان حرفی را که جمهوری اسلامی بیش از سه دهه است در گوشمان می کند از زبان هنرمندی که سال ها است از دست همان حکومت آواره شده است تکرار شود؟! در زمان پس از دوران سیاه قجری که زن نه آزادی داشت و نه دخالتی در اجتماع و بیرون از خانه، که حتی حق انسانی هم برایش قایل نبودند و حکم وسیله را در آشپز خانه و بستر پیدا کرده بود، رضا شاه سختترین کار عمرش را کرد که به ایرانیان نگویند وحشی و عقب افتاده و نیمی از ایرانیان که اسیر در خانه بودند وارد اجتماع شوند و به دانشگاه بروند و تحصیل کنند. اینها البته به چشم محسن نامجو وسازنده ویدئو اش، بی بندو باری است و گناهی نابخشودنی!
هنرمند مشهور ما البته یک عقده گشایی هم از جمشید مشایخی می کند و صحنه هایی از او در فیلمهای پیش از انقلاب نشان می دهد که به تصویری از رضا عطاران میکس شده است. داستان مربوط به انتقاد مشایخی از عطاران بود که جناب نامجو و کارگردان ویدئو، طعنه ای به مشایخی می زنند تا مثلا نشانش دهند که در چه سبک فیلم های بی بند و باری بازی می کرده است؛ و این اوج حقارت نامجو در این تازه ترین آثرش است.
هنرمند مشهور ما البته یک عقده گشایی هم از جمشید مشایخی می کند و صحنه هایی از او در فیلمهای پیش از انقلاب نشان می دهد که به تصویری از رضا عطاران میکس شده است. داستان مربوط به انتقاد مشایخی از عطاران بود که جناب نامجو و کارگردان ویدئو، طعنه ای به مشایخی می زنند تا مثلا نشانش دهند که در چه سبک فیلم های بی بند و باری بازی می کرده است؛ و این اوج حقارت نامجو در این تازه ترین آثرش است.
ادامه ویدئو هم البته حتی ارزش تفسیر و واگویی را هم ندارند و توهمات هنرمندی را نشان می دهد که در شهرت یکباره به دست آورده اش گم شده است؛ داستان هنرمندی فراری از جمهوری اسلامی که به نام میدان امام حسین اش می نازد و سوره های قرآن را ترانه می کند!
Hatman nashe bodeh in adam nafam
پاسخحذفاشتباه از اون احمقهای بیسوادی است که بی سروپایی مثل این روهنرمند نامیدند.این بیچاره نه از اصول اوّلیه سه تار نوازی چیزی میدونه و نه از صدا و تکنیک خوانندگی بهره مند است.حالا گیر افتاده بین جهل وجمود فکری خدادادی واز آن بدتر مدرنیته من درآوردی.نتیجه آن هم این کلیپ !
پاسخحذفاتفاقا نامجو در این اهنگ به شدت از تفکر رضاخانی حمایت میکند. از اینکه مدرنیته بدون عصبیت در این کشور نهادینه نمی شد. شیوه تفکر شما یک نوع ضد تفکر است.
پاسخحذفواقعا با اون ویدئویی که دیدید و اون توضیحاتی که من دادم، همچین تصوری دارید؟!!
حذفبا سلام مجدد. آهنگ نامجو بسیار قوی تر از کلیپش بود. درسته که نامجو در این ویدئو مدرنیته را به تیزرهای تبلیغاتی تغلیل میدهد و کنایه امیز نسل گذشته مدرنیته دیده- مشایخی- را با لبخند نسل مدنیته ندیده-عطاران- ولو همان مدل تغلیل یافته اش-؛ به چالش-استهزا- میکشد.نمیدانم شما در کجا زندگی میکنید اما ما که در ایرانیم اغشته از عقده هایی هستیم که حتی ارضا شدنشان را نمیتوانیم و گاها متناقض ارضا میکنیم. شما باورت میشود در جامعه امروز برای اینکه بگویم از نماز بیزارم؛ نمازم را طولانی تر و مزورانه تر میخوانم. ما هم میدانیم که مدرنیته اگر نبود که امروز ما بدتر از افغانستان بود. به گمان من نامجو هنرمند بزرگیه ولو عقده هایش را نابجا ارضا کند. در انتها یک سوال میپرسم. ایا بنظر شما؛ جمهوری اسلامی برای مخالیفینی چون همه ما تره ای هم خورد میکند؟. من میگویم نه. همه ما در تمام اختلافاتمان یک اشتراک داریم و ان پذیرش نادرستی نظام موجود. اما همین وجه اشتراک نه تنها سبب نزدیکی ما نمیشود که اختلاف ها و عداوت ها و خود رایی ها مارا به هیچ جا نمی رساند. وه که چه دوریم از هم.
حذفسلام.
پاسخحذفداریوش خان... دیکته نانوشته بی غلطه!
نزدیک به نیم قرن پیش از این ابراهیم گلستان تو فیلم خشت و آئینه میگه:
«یه عمر دیدیم و شنیدیم،اون که زده یه چیزی میگه اون که خورده یه چیزی.»
بنابراین بهتره با های و هوی جاری در فضا،
خطی و جناحی برخورد نکنیم و بپذیریم که همه حق داریم و هیچ یک از ما حقی ندارد،
حق کسی دارد که با لب تشنه و شکم گرسنه دم نمیزند الا به حق.
وقتی نسل دانش آموخته خاندان پهلوی«ملیون و توده ایها چپ و راست مذهبی»با همه ادعاشون؛
من و شما و ما را بخاک سیاه فلاکت نشاندند.
دیگه از نسل پوک و پوچ دانشگاه آزاد و غیر انتفاعی نور و غیروذالک... انتظاری نباید داشت.
درهرحال تا اطلاع ثانوی آش کشک خاله س!
برقرار باشید و خوش.