عدهای جوان ایرانی در یکی از بوستانهای تهران جمع شدند و به دور از مصیبتهای هر روزه به شادی پرداختند. به روی هم آب پاشیدند و خنیدند و دنبال هم کردند و در همان حال دخترانشان مجبور بودند لچکی را (که اسلام عزیز اجبارشان کرد) بر سر کنند و پسران مراقب باشند که دستشان به نامحرمی نخورد که عرش به زمین میرسید.
از آن سوبرخی از هم میهنان اخبار آن را پوشش دادند و عکسهای جوانان را در فیسبوک خود پخش کردند. یک هزارم تفریحی نبود که همسن های آن جوانان ایرانی در دنیای خارج، از آن بهرمندند ولی طوری آن را نشان دادند که انگار تابویی شکسته شده است.
در سایت بالاترین، به ایسنا و تابناک و سحام نیوز و مهر نیوز و هر وب سایت خبر رسانی جمهوری اسلامی لینک دادند که از دستگیری هنجار شکنان جوان گفته بودند که جسارت کرده و کیسههای پلاستیکی آب را به آسمان میانداختند!
گناه دستگیری همان جوانان شاید بر عهده ماست که کارشان را بزرگ کردیم و از کاه، کوهی ساختیم که لحظهای شادی را از دل چند هموطنمان در آورد. وب سایتهای خودی که از نبود شادی در جامعهٔ ایران گفتند و دستگیری جوانان را نکوهش کردند و البته در همان حال با سادگی و شاید هم نابخردی خود عکسهای بسیاری از جوانان را (بدون پوشاندن چهره شان) مثل سندی منتشر کردند (مشت نمونه خروار)!
جالب تر گروهی که این را توطئه دانستند و مثال از "کارنوال ظهر عاشورا" زدند! گویی که همه چیز نقشه و از پیش حساب شده است. عجب که "آب بازی" چند جوان ما هم باید "موضوع داغ" شود و جنجال آفریند.
لینک نوشته در سایت بالاترین