در نوشتهای به نشستن آقای مجتبی واحدی زیرِ پرچم بی نشان پرداختم و به ایشان ایراد گرفتم (از اینجا بخوانید). همشمار کسانی که با من موافق بودند، مخالفت کردند و برایشان گران آمد. گردآوری تمامی ایرادات به آن نوشته و نشان شیر و خورشید اینجا است:
۱- شکل پرچم باید پس از تغییر رژیم کنونی ایران تعیین شود و یا به عبارتی ابتدا خانه باید ساخته شود و سپس در باره جزئیاتاش بحث شود.
۲- اکنون زمان اتحاد است یا گفتن چنین مواردی سبب اختلاف میشود.
۳- همین که مجتبی واحدی پای پرچم جمهوری اسلامی ننشسته است، خود قدمی مثبت بود.
۴- در ذهن بسیاری از ایرانیان، شیر و خورشید مساوی با سلطنت طلبی است.
۵- آقای واحدی قصد ایجاد حکومت ندارند و در کنگره ملی نیز نمیخواهند عضو شوند و دلیلی برای پرچم گذاشتن نبود.
۶- شکل پرچم جدید باید به رأی تمامی ایرانیان گذشته شود.
۷- پیش کشیدن بحث پرچم مساوی است با آب به آسیاب جمهوری اسلامی ریختن.
۸- بحث پرچم پا منقلی، الکی و خاله زنکی است (از کامنتهای وبسایت بالاترین!).
۹- پرچم با سه رنگ سبز و قرمز و سفید و نام ایران (با انگلیسی یا فارسی و یا نقشه ایران) بهترین گزینه و وحدت بخش است.
برای نویسنده جایِ پرسش دارد که چرا باید نشان شیر و خورشید را محدود به گروهی خاص (مشروطه خواهان یا مجاهدین خلق) کنیم؟ آیا هیچ کدام از ما شکی در تاریخی بودن این نشان داریم؟ برای من عجیب است که همانها که به گذشته خود میبالند و مراسم ملی را بر گذار میکنند و اگر به تخت جمشید روند با احترام و تحسین است، امروز با نشانهای همانجا سر جنگ دارند.
پرسش اینجاست که اگر شیر و خورشید سلطنت طلبانه است پس چرا سه رنگ سبز , قرمز و سفید پرچم نیستند؟ اگه شیر و خورشید سلطلت طلبانه است پس چرا نوروز، چهار شنبه سوری و شب یلدا نباشند؟
در پاسخ می گویند که در فردای ایرانی آزاد، پرچم به رأی ملت گذشته میشود ولی آیا پرچم یک کشور مانند نشان یک شرکت بازرگانی یا کارگاه صنعتی است که بتوان به شور گذاشت؟ مانند این می ماند که گروهی از ایرانیان مخالف بر پا داشتن رسمی نوروز باستانی، خواستار به رای گذاشتن این مراسم شوند! جالب است بدانیم شیرو خورشید, جزو یکی از پنج نشان رسمی صلیب سرخ جهانی قرار دارد و کماکان این نشان به احترام ایران -تنها کشوری در جهان که این افتخار را بدست آورده- معتبر دانسته می شود.
وجه تسمیه تمام جنبشهای عربی، پرچم ملی بود که انگار تمام اختلافها را با خود حل کرد و سبب پیروزی جنبشها شد. همانند مردم لیبی که حتی بسیاری شان از بدو تولد، به زیر پرچم تحمیلی دیوانهٔ لیبی زیسته بودند و با این حال نشانی قدیمی خود را پس از چهار دهه زنده کردند. پرچمی که سبب اتحادشان شد و سمبلی بود برای مخالفت با معمر قذافی.
شاید پرچم هم، موردی حیاتی و لازم در متحد کردن ایرانیان باشد که نه هر رنگی میتواند ما را از هر سلیقه و اندیشهای گرد هم آورد و نه هیچ حزب و "راه امیدی"!
شاید بشود ایران را تنها مملکتی دانست که مردمش، تاریخچه پرچم خود را نمیدانند و به آن بی مهری می ورزند...میپندارم که اتفاقا اکنون زمان مبارزه برای برپا داشتن پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان است.
لینک نوشته در وبسایت بالاترین
نشان شیر و خورشید تاریخی ست، اما شمشیری که بعدها به آن اضافه شد نه جلوه خوبی دارد و نه معنای خوبی.
پاسخحذفkhandeh dar tar az in nemivatand bashad ke parachame shir o khorshid ra be saltant talaban va ya mojahedyeen nesbat dad. Az in bad tar inke afradi pishnehade ray baraye entekhabe parchame Iran midahand. Bavaram nemishavad ke bazi az ma oonghadr ba ketab khandan va tarikhe keshvareman na-ashena bashim va be khod hich zahmati ham nadahyeem ke hade'aghal in tarikh ra bekhanim. Esme bozorgani mesle korosh va daiush ro shanide'aim ama shak daram tedade ghabele tavajohi hata in zahmat ra be khod bedehand ke berasti naghshe anha va besiari digar az mardan va zanane bozrgi ke dar tarikhe Iran zamin asar gozar bood'and che bood. ta'asof mikhoram baraye kesani ke tarikhe keshvare khodeshoon ra nemidand.
پاسخحذفپرچم شیر و خورشید آنچنان با سلطنت طلب ها گره خورده که در زمان حاضر امکان معرفی کردن اون پرچم به عنوان پرچم ملی کار خیلی سختی شده.
پاسخحذفمن شخصا کار واحدی رو میپسندم
در ضمن کلمه ی گفتمان در زبان فارسی،در مقابل کلمه ی discourse انگلیسی قرار گرفته و استفاده از این کلمه به جای comment کار بسیار نادرستیه.
پاسخحذفممنون سینا جان..به نظرت چه واژه ای به کار ببرم؟
پاسخحذف