آقای دکتر نوریزاده! توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند؟

داستان سردار سپاه که به خارج از کشور آماده بود و خود را اپوزیسیون نظام می‌‌خواند و "جمع یارانی" درست کرده بود که رژیم تغییر دهد و انقلاب کند (!) هنوز هم داغ است و حرف و حدیث بسیار دارد. اصل ماجرا‌ هوز به تمامی‌ روشن نیست ولی‌ در این بین "یاران" سردار اسلام در خارج از کشور خود را از او مبرا می‌‌دانند و انگشت اتهام را به سوی این و آن می‌‌گیرند! میان چهره‌های برجسته اپوزیسیون خارج نشین،  نقش خبرنگار، نویسنده و تحلیلگر پرسابقه و معروف لندن نشین-دکتر علیرضا نوریزاده- پررنگ تر است.


در اینکه برخی‌ در پی‌ فرصت برای کوبیدن شخص نوریزاده بودند و این جریان را برای خود مغتنم شمردند هم شکی نیست ولی‌ این دلیل نمی‌‌شود که خبرنگار مشهور با گفتن این که "مدحی به من ربطی‌ نداشت" و "من به عنوان خبرنگار چند مصاحبه کرده ام" و "برای جمع یاران ارزش و اعتباری قایل نبودم" بار مسوولیت را از شانه خود بر دارد و پاسخگو نباشد.

"تئوری توطئه" در نظر ایشان بیشتر و بیشتر شکل می‌‌گیرد و انتقاد به شخصشان را نتیجه "حسادت کسانی‌ که در فرنگستان با زدن نوریزاده در پی‌ معروفیت هستند" می‌‌داند! توطئه علیه خودشان را نتیجه زد و بند "لس آنجلس نشین ها" و "بتول فلان" و "سمیه فلان" می‌‌دانند؛ انگار همه علیه ایشان نقشه در سر دارند که بی‌ آبرویش کنند و وزارت اطلاعات ایران هم تمام نیرو و توانش را در برخود با او گذشته است! *

از امیر فرشاد ابراهیمی گفتند که به ایشان نهیب داده بود ولی‌ سخن نشنیدند و (به سید رضا حسینی‌ یا مدحی) اعتماد کردند و امید واهی  به مردم دادند. اینجا هم بجای پوزش مستقیم از شخص "امیر ابراهیمی"، توپ را به زمین ایشان می‌‌اندازد و با سخنانی مبهم و نیش دار از تجارتش با "مدحی" و تلاشش برای دریافت گذرنامه آلمان برای او می‌‌گوید**. در جای دگر "مدحی" را هم تهدید می‌‌کند که اگر حرفی‌ بزند او "هم سخن بسیار دارد" که پیدا نیست که جناب سردار چه از خبرنگار معروف می داند که تهدید به  کوس رسوایی سر دادن می‌‌آید تا اسرار نهان شود!

می‌ فرمایند که پس از چند پرسش ساده متوجه شدند که "مدحی" همان "محقق" نیست (که اخبار بیت آقای خامنه‌ای را به ایشان می‌ رساند) ولی‌ انگار فراموشی گرفته اند که  پیشتر با شعف و احساس پیروزی بر صفحه‌ای تلوزیون  آمده بودند  و سردار را معرفی کردند که همان خبرچین قدیمی‌ شان بود! فراموش کرده اند که در بوق و کرنا دمیدند و امید به مردم دادند که در بسیج و سپاه نفوذی دارند و بدنه سپه با مردم است و "جامع یاران" که همه جا پراکنده اند؟!

در پاسخ این که گفته می‌‌شود از مدحی سنگ گران قیمت گرفته است می‌‌فرمایند آنچه سردار داشته است "خر مهره" بوده است! که پیدا نیست چطور جناب مدحی در تایلند به خرید و فروش سنگ‌های قیمتی مشغول بودند و تفاوت الماس‌های گران بها را با "خر مهره" چند دلاری متوجه نمی‌‌شدند!

ایشان فرمدند که ۱۹۹ از ۲۰۰ سند مدحی دروغ و جعلی بود که این هم عذر بدتر از گناه است که چرا پیش از این سخن نگفته بودند و چهره ایشان را بر همگان هویدا نساخته بودند؛ بر خلاف آن  در شناساندن و رسانه‌ای شدن جناب مدحی نقش اصلی‌ داشتند. آقای نوریزاده! آیا شما نبودید که گفتید سردار مدحی ۹۵ هزار سند با خود بیرون آورده است و شما صدها سند از آنها را بررسی  و تایید کرده اید و افزودید که مدحی "دریایی از اطلاعات"است؟!

آقای نوریزاده! خبرنگار هم می‌‌تواند اشتباه کند و مشکل آن نیست که ایراد به "پاسخ نبودن سیاستمداران ما و البته اهل رسانه‌" است. انگار ما ایرانیان پاسخگو بودن را  نیاموخته ایم و شهامت آن را نداریم که مسوولیت قبول کنیم و گاهی هم بگوییم "مرا ببخشید". آقای نوریزاده! گفتید که به این داستانها و جریانات "باید خندید و بخندید" ولی‌ به حال و روز خود باید چنین کنیم که روشنفکران ما  بجای اینکه چراغ به دست جلودار قافله باشند از عامه مردم هم جا مانده اند!

کاریکاتور از رادیو زمانه
*یکی‌ از ده‌ها برنامه دکتر نوریزاده در توجیه گذشته خود با مدحی
** پاسخ امیر فرشاد ابراهیمی به دکتر نوریزاده

لینک نوشته در سایت بالاترین....آزادگی...دنباله