هرچند نبینی تو ولی ملت ایران ..شیریست که بر پرچم خورشید نشان است

۱۳۹۱ فروردین ۲۴, پنجشنبه

تلخ نوشته‌ای برای مهدی خزعلی (اشتباه تا به کیِ‌؟)


آقای خزعلی! به جرم ناکرده به زندان افتادید و از حق آزادی بیان و اندیشه، دفاع جانانه‌ای تا سرحد مرگ کردید و به هر طریق هم که بخشیده شده باشید، سرفرازید. گرچه تمام اینها سبب نمی‌‌شود که نپرسم و نقدتان نکنم که چرا صحبت از دعوت به رای دادن در انتخابات مجلس شورای اسلامی کرده اید. (از وبلاگ مهدی خزعلی)

می‌ گویید که آنقدر باید تکرار کرد و تکرار کرد که صدایمان را بشنوند. ولی‌ چه خیال باطلی! شک کردم که مگر شما در داخل ایران نیستید و نبودید و ندیدید آن خسرانی که بر جان و جهان ایرانیان رفت و داغدار شدند و از خانه‌شان کوچ داده شدند و عذاب کشیدند؟ اما شما هنوز خود را متعهد به چارچوب قانون اساسی‌ و به زیر پرچم جمهوری اسلامی می‌‌دانید که مبادا متهم به قانون شکنی و رادیکالیسم شوید!

ایران دستخوش تلخ‌ترین سالهای روزگار است و می‌‌رود که آنچه از زحمات ما و اجدادمان برپا شده است، به یک شب نابود شود و بر خرابه هایمان گریان بنشینیم. کشور در معرض خطر تجزیه است و اقتصاد ویران شده است و هنر و فرهنگ را به نابودی کشاندند و روز به روز است که هر کسی‌ که بتواند، جانش را از قفسی که به نام ایران ساخته اند نجات می‌‌دهد و از کاشانه اش کوچ می‌‌کند.

در اینحال راهکار شما برای برون رفت از این اوضاع تاریک، همان اصلاحات است که سالها است چنان می‌‌کنیم و نشد و نخواهد شد که دیدیم آخرین روزانه آن را هم در "دماوند" بستند و اتمام حجت کردند. می‌ گویید:
ما خطایی مرتکب نخواهیم شد و از هر روزنه ای برای بیان سخن حق بهره می جوییم، یکبار با رفتن به سینما و دیدن " جدایی نادر از سیمین" یک بار با ندیدن " اخراجی ها" یک بار با انتخاب گزینه سوم در "برنامه۹۰" در همه این ها می خواهیم از کمترین ظرفیت های باقی مانده برای اعلام موجودیت و اعتراض مسالمت آمیز مدنی بهره گیریم!
دکتر عزیز! کاش نمک بر زخم‌ها نمی‌‌پاشیدید و همان‌ها که چشم به راه آزادی شما بودند و در دل‌ دعایتان می‌‌کردند را به "انفعال" محکوم نمی‌‌کردید. همه هزینه دادند و می‌‌دهند و البته "زید آبادی"‌ها و "نسرین ستوده"‌ها هم هستند که به جرمی‌ مشابه چون شما به حبس افتاده اند و هنوز هم به جرم ناکرده در بندند. البته آنها از فرزند بودن پدری قدرتمند چون ابوالقاسم خزعلیِ عضو سابق شورای نگهبان و خبرگان رهبری فعلی‌، بی‌ بهره اند که کمکی‌ به آزادی‌شان کند. گرچه منسوب بودن به امثال ایشان هم افتخاری نیست، پدری مرتجع و ضد ایرانی‌ که می‌‌گوید نوروز را باید حذف و ایرانیت را منسوخ کرد.

می‌ گویید که نباید "فرصت سوزی کرد" و با نماینده اول شدن "علی‌ مطهّری" در حوزه تهران، به نابرابری‌ها و بی‌ عدالتی‌ها اعتراض کنیم، چرا که ایشان "تنها صدای" اعتراض مجلس هشتم بود!

 دکتر عزیز! جریان سوال از ریاست جمهوری که همین جناب مطهری بانی‌ آن بود را شنیده اید؟ هم ایشان که اگر شرافتی برای مجلس مانده بود را هم بادبان کرد و چنان ضعیف عمل نمود که احمدی نژاد وقیح هم لب به تمسخرش گشود.  آقای مطهری همان اند که گفت که در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، تقلب نشد و البته در حوادث پس از آن مردم هم مقصر بودند. (منبع +) ایشان همان اند که ایرادش به احمدی نژاد از مکتب ایرانی‌ گفتن است و مخالفت با طرح حجاب و عفاف!علی‌ مطهری جشن‌های نوروز را یادآور جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران می‌ داند و می‌ گوید که هم اکنون تز مکتب ایرانی، انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند. (منبع +)

دکتر خزعلی! از اندیشه‌های شما آگاهیم و می‌‌دانیم که نه اعتقادی به سکولاریسم دارید و نه اندیشه بازی برای بحث دینی. بعید می‌‌دانم که با آزادی کامل مذاهب موافقتی داشته باشید که وقتی‌ (آیت الله) وحید خراسانی از تبلیغات ظاله (!) مسیحیت و گمراه شدن بچه مسلمانان شیعه در ایران می‌‌گویند، فریاد شادی بلند می‌‌کنید و "نهنگ خراسان" می‌‌خوانید شان (از اینجا بخوانید). گفته بودید که تساهل و تسامح با دین فروشی دو لبهٔ قیچی می‌ شوند که دین و ایمان مردم را نشانه می‌‌روند و البته سکولاریسم را هم مساوی با دین ستیزی می‌‌دانید.

ولی‌ کاش شما را با پدرتان توصیف نکنند همچنان که "علی‌ مطهری" چنان شد و او را همان متحجری دانستیم که پدرش بود که پسر شمشیر به برداشتن نوروز کشید و پدر، چهار شنبه شوری را سنت احمق‌ها دانست. 

دکتر خزعلی عزیز! باور کنید که اصلاحات رژیم مرده است و شما می‌‌خواهید جنازه آن را بر دوش بکشید. می‌‌خواهید به ۶۳% تعطیل شده قانون اساسی‌ برسید و البته یک نظام دینی خوب. ولی‌ نیت شما خوب و شایسته هم که باشد یک پرسش می‌‌ماند و آن خوب به ناحق ریخته "ندا"‌ها و "سهراب"‌ها است که در متن شما به آن اشاره‌ای نرفت!

*کاریکاتور از رادیوزمانه

۱۱ نظر:

  1. بسیار خوب و منطقی نوشته اید من که فکر میکنم شرایط خاصی باعث این کار آقای خزعلی شده است در هر حال علت هرچه باشد بعید میدانم کسی اینقدر خوش خیال باشد که چنین تحلیل و کاری را انجام دهد من به شخصه انتخابات دوم خرداد 76 اولین و تنها مهر در شناسنامه ام است و اگر امکان داشت آن را هم پاک میکردم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دکتر نازنین شاید به این فکر میکنند که حضرت ولایت با این کار کمی تا قسمتی از گناهان بیشمارش ایشان را ببخشد اما خود دکتر میداند که کینه ایی تر از ولایت خودش هست وقتی او از شیخ بهرمان که تاج ولایت را بر سر ایشان گذاشته نگذرد از گناه دکتر عزیز که زده وسط خال بگذرد بعد هم جناب دکتر مگر قرار بر شمارش رای هست

      حذف
  2. ضمن احترام به اقای خزعلی , باید این نکته را به خاطر داشت که وقتی انسان مذهبی باشد , یعنی عملا ذهن خود را از دیدن بیش از نیمی از واقعیت های دنیا بسته است . بنابراین توقع منطق داشتن از یک انسان مذهبی بعید است همانطور که مطمئنا اگر ایشان به ائئمه اقتدا نمیکرد نمیتوانست این مدت را در اعتصاب غذا تحمل کند و منطقی نبود.

    بنابراین بدون کوبیدن ایشان مردم را باید از دو واقعیت اگاه کرد.

    1- این رژیم تنها و تنها به همان تعداد رایی که در صندوق ریخته میشود بند است ( حتی اگر برروی اون ناسزا نوشته شده باشد یا اسم مطهری)

    2- دین عموما و خصوصا دین مبین اسلام عامل بدبختی ما ایرانیان بوده , هست و خواهد بود مگر زمانی که دیگر عمامه به سری نتواند در عروسی و عزا پول زخمت کشی را برای یک سری ورد خوانی مزخرف از دست مردم ساده دل دربیاورد

    پاسخحذف
  3. با آگاهی از نوع تفکر زورگویی رایج در جامعه ی ایرانی مون که در همه ی طبقات اجتماعی به چشم میخوره، یک فرض ساده رو بیان می کنم و قضاوت رو به عهده شما می گذارم:

    اگر در صورت نافرمانی مدنی واعتراض هایی که منجر به حرکتی انقلاب گونه میشه، دولت فعلی ایران برکنار بشه:
    -آیا انتظار میره حکومت بعدی، حکومتی با دستاویزهای بیشتر زورگویی نباشه؟
    -آیا انتظار میره مردم دست از تفکر مخلوط دین و سیاست بردارند و به شکلی اساسی به تفکر آزاد نگاه کنن؟
    -آیا بار دیگه از مسائل اعتقادی مردم، برای کنترل کردنشون، سوء استفاده نخواهد شد؟
    -آیاافرادی که به زور "توان برکناری حکومت حاضر" رو دارن، افرادی بهتر از سیاست مدارن فعلی خواهند بود؟

    به نظر میرسه جواب این سوال ها، به صورتی واقع بینانه، منفی خواهد بود.

    حال فرض کنیم که حکومت حاضر به جای برکناری، در دراز مدت قدرت رو در دست بگیره:
    اولین و مهمترین نتیجه که در طول زمان به دست خواهد اومد انزجار مردم از مخلوط دین و سیاسته، فاصله گیری افکار عمومی از یک تفکر واحد زورگو و روی آوردن به سمت آزادی تفکره.
    مسلما در صورت از بین رفتن زود هنگام عامل بیماری، هیچ گونه شناختی نسبت به اون پیدا نخواهد شد و در آینده دوباره شکل گیری حکومتی زورگو از این دست، دور از انتظار نیست.

    شاید بشه باور کرد ما نسلی هستیم که فدای آیندگانمون میشه، باور کنیم که روزهای خوب نزدیکه ولی نه اونقدر نزدیک که ما بتونیم به چشم خودمون ببینیم.
    اگر از دریچه ی این تفکر نگاه کنیم، شاید شما هم مانند آقای خزعلی به این نتیجه برسید که ریشه ی فاسد این حکومت فقط به وسیله خودش خشک میشه و از خاک در میاد. ادامه ی این حکومت ظلم و ستم بر مردم رو، نه فقط در طول 30 سال بلکه از چند صد سال پیش (صفویه) تا به امروز، برای همه آشکار میکنه و اون وقت هیچ بهانه ای برای تحمیل این اسلام خاص دروغین و ساختگی وجود نخواهد داشت.
    حق بدید که ما مردم در زمینه ی عقاید متعادل نیستیم و قدم اول شروع از خودمونه. باید بپذیریم که برای اصلاح جامعه امون، این زمان اصلاح تفکر هر چه قدر هم طولانی بایستی سپری بشه حتی اگر ما و نوه های ما تغییر رو آن چنان درک نکنن.

    شاید بشه از این دریچه، حرکت و حرف های آقای خزعلی رو تفسیر کرد. شاید ایشون هم اعتقاد دارن این حکومت این قدر باید ادامه بده که به اندازه ششصد سال تمامی بی وجدانی ها و زورگویی هاش رو آشکار کنه تا مردم از این تفکر ناقص رویگردان بشن.

    پاسخحذف
  4. دکتر خزعلی از بار منفی و مثبت این دعوت آگاهی کامل دارند همچنین مخاطبین این دعوت نیز درک تقریبا درستی از این امر را دارا هستند.
    حرکت در راستای قانون شعار همیشگی دکتر خزعلی بوده ولی انتظار میرفت با مسائلی که آقای خزعلی در زندان دیدند و شنیدند چشم امید از اصلاح ببندند که این دعوت نشان دهنده آن است که این امر رخ نداده و ایشان هنوز بر اصلاح امور نظر دارند و راهکار بلند مدتی برای اصلاح در ذهن خود دارند که اینگونه فراگیر از یک فرد در انتخابات حمایت میکنند.
    فکر میکنم بجای کوبیدن ایشان بهتر باشد از بعد از انتخاب شدن آقای مطهری بپرسیم. و بسنجیم که آیا هزینه شرکت در انتخابات ارزش آن را دارد که از این طریق اعلام وجود کنیم؟

    پاسخحذف
  5. البته استنباط من این است که دکتر قلبا تمایلی به مطالبی که مطرح کرده ندارد و شاید در شرایط خاصی قرار دارد و ناچار به ابراز چنین مطالبی شده است بهر حال از هر زاویه ای که به موضوع شرکت در انتخابات در این حکومت نگاه کنیم فقط به این نتیجه می رسیم که تنور رژیم را گرم کرده ایم در این شرایط حکومت نان خود را می چسباند و این یعنی یک قدم به جلو برای آقایان.
    هر چند رای ملت شمرده نمی شود ولی پیغام ما به حکومت فقط یک کلمه است : نه

    پاسخحذف
  6. سلام
    از کودتای 88 به بعد رای دادن تحت هر عنوانی فقط خیانت است به ملت
    حالا میخواد از طرف هر کسی عنوان بشه . اقای خزعلی انسان محترمی هست اما .این ملت دیگر اب به اسیاب مشروعیت این رژیم نخواهد ریخت
    والسلام

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ظاهرا گویا برای سبزهای لجنی رژیم، تاریخ از سال ۸۸ شروع میشود! یعنی زمانیکه با تیپای ولی فقیه رژیم از قدرت به بیرون پرتاب شده اند. واقعیت اما اینست که شرکت در رای گیریهای این رژیم از پس از تصویب قانون اساسی که بند "ولایت فقیه" در ان، به سرکوب نهادهای مردمی و حاکمیت ملی، رسمیت داده است، از اساس چیزی جزخیانت به مردم و حاکمیت ملی نبوده است، چه رای گیری باید وسیله اعمال حاکمیت رای دهندگان باشد و نه وسیله زدن مهر تایید بر سیاستهای از پیش تعیین شده ولی فقیه. این یعنی بجای آنکه دولت، مجری اوامر مردم باشد، مردم و آرا آنان را تا حد"مهر لاستیکی" تایید پایین آورده است.
      اما کودتای سال ۶۰ که آخرین بقایای آزادیهای حاصله از انقلاب را نابود کرد و چماقداران خط امامی (اصلاح طلبان ولایی امروز) در حالیکه آخرین امید های خود را به حمایتهای مردمی از دست داده بودند، به آخرین سلاح، یعنی زور و کشتار روی آوردند، قطعا فصل جدیدی را بهم زد. از ان به بعد، شرکت در انتخابات، معنایی نداشت جز زدن مهر تایید بر رژیمی که غاصب حاکمیت ملی ایران.
      صد البته آدمکشان خط امامی، که پس از سالها جنایت و رذالت و خیانت، امروز تا گلو در لجنزار سبز فرو رفته اند، و پس از رانده شدن از مراکز اصلی قدرت توسط رقیب، برای ماندن در حلقه قدرت و نگهداشتن رانتهای قدرت، دست به عوامفریبی و خاکپاشی در چشم توده ها میزدند و شرکت در رای گیری اخته رژیم ولایی را، که چیزی جز انتخاب بین سگ زرد و شغال ولایی نیست، به عنوان شرکت در پروسه دموکراتیک جا بزنند تا با گرفتن آرا مردم، با اعمال سیاست فشار از پایین، به چانه زنی با بالاییها بپردازند. برای گرفتن آرا مردم هم، درست مثل خمینی، از هیچگونه دادن وعده های عوامفریبانه کوتاهی نمیکنند تا با استفاده ابزاری از آمال و آرزوهای مردم، به چانه زنی بر سر تقسیم رانتهای قدرت بپردازند.
      سبزهای لجنی رژیم، با کودتای ۶۰ به سرکوب خواستهای آزادیخواهانه انقلاب پرداختند، هزار هزار کشتند و جنایت کردند، وقتی هم که به موضع اپوزیسیون رژیم ولایی پرتاب شدند، کاری جز مشاطه گری برای ولی فقیه نکردند. همین حالا هم با لابی های قدرتتان در واشنگتن مشغول جلب حمایت از واشنگتن برای استفاده از ان به مثابه چماق بر سر رقبای حاکم هستند. حالا چطور شد که تمام تاریخ ۳۰ ساله کشتار و سرکوب رژیم ولایی که سبزهای لجنی در ان نقش مهم و بسزایی داشتید تبدیل شد به سال ۱۳۸۸ تا کنون؟ چه کسی گفته که مبدا و شروع تقویم سرکوبهای جمهوری اسلامی، از زمانی شروع شده که ارازل و اوباش سبز ازرژیم به بیرون پرتاب شدند؟ سبزهای لجنی رژیم با ان سوابق جنایتکارانه اصلا در موقعیتی قرار ندارند که بخواهند وسط دعوا نرخ تعیین نمایند. جای تمامی سردمداران و باندهای این رژیم ولایی تنها و تنها در پشت میز و صندلیهای دادگاه های صالحه است برای دفاع از خود و البته با رعایت تمام اصول و موازین دادرسی.

      حذف
  7. ممنون از تمامی‌ دوستان گرامی‌. استفاده بردم.

    پاسخحذف
  8. آقای خزعلی چند سوال ذهن منو درگیر کرده چرا شما بعد از 70 روز اعتصاب غذا هنوز زنده ای ؟ چرا هر دفعه به زندان میروید فوری بیرون می آیید و حتی به دوبی رفته با برنامه پارازیت مصاحبه میکنید و خوش و خرم به وطن باز میگردید اما مسعود باستانی 3 سال بدون 1 ساعت مرخصی در زندان در حال فلج شدن است ؟

    پاسخحذف

تمام نظرات را می‌‌خوانم و اگر سخن تازه‌ای باشد، پاسخ می‌‌دهم. تنها خط قرمز "خورشید نشان"، ناسزا گویی و آوردن واژگان توهین آمیز است که با پوزش بسیار، حذف می‌‌شوند; و بجز آن، پذیرای هر اندیشهٔ مخالفی هستم. از خوانندگان گرامی‌ خواهش می‌‌کنم که از باز کردن "لینک" هایی که در بخش گفتمان‌ و بوسیلهٔ کاربران ناشناس گذشته شده است خود داری کنند که برخی‌ از آنها مشکوک به آلودگی "تروجان" و "بد افزار" هستند!