بحث آمنه و مجید هنوز هم داغ است و البته رسانهای شدن این جریان و بخصوص مصاحبه آمنه با بی بی سی فارسی سبب به تعویق افتادن رأی دادگاه شد که حتما برای آمنه درد آور است. و کدام انسانی است که عکس گذشته و حال این دختر نگونبخت را ببیند و دلش به درد نیاید و غمگین نشود.
قریب به اکثریت دیدگاهها را که نگاه میکردم موافق کور کردن اسید پاش و شدیدترین شکل مجازات بودند و البته خود را جای آمنه میگذشتند تا بتوانند در صدور حکم خود محق باشند! نوشتهای در سایت خودنویس (از اینجا ببینید) با این عنوان "اگر جای آمنه یا مجید بودید چه میکردید" را میدیدم که چنین میپرسید که:
اگر جای مجید بودید و به شما فرصت داده میشد که بین حکم اعدام یا کور کردن چشم، یکی را انتخاب کنید چه میکردید؟
اگر جای آمنه بودید، چه میکردید؟ میبخشیدید یا قصاص میکردید؟ کدام یک دردتان را کاهش میداد؟
آیا جسارت دارید که از آمنه بخواهید که محید را ببخشد؟
اگر جای قاضی بودید چه حکمی صادر میکردید؟
با دوستی در این مورد صحبت میکردم که فردی موجه و اخلاقی است با بالاترین تحصیلات از یکی از دانشگاه خوب جهان. میگفت که چنین قصاصی به واقع ثواب است و حتی حاضر بود که شخصاً اسید بر چشم محکوم بریزد! دیدگاههای مشابه بسیاری هم در وبسایت بالاترین میدیدم که مثلا در پاسخ دوستی (وبلاگ گمنامیان) که از آمنه خواهش داشت که عفو کند، شدیدا موضع گرفتند و البته ایشان را هم متهم! به "روشنفکری" کردند و خواستار اجرای بی بازگشت حکم شدند.
لحظهای به یاد آن آزمایش روانشناسی معروف دانشگاه استنفورد افتادم (معروف به زندان استنفورد) که گروهی داوطلب (و البته نرمال!) را بشکلی تصادفی انتخاب کردند و در دو گروه زندانبان و زندانی قرار دادند. زندانبانان (که بر آنان نظارتی نبود) به چنان قساوتی رسیدند که ناچار از خاتمه دادن به پژوهش شدند. انسانهای سالمی که در شرایط عادی تصور نمیکردند که بتوانند همنوع خود را شکنجه دهند، دست به آن زدند و شاید خود هم باور نمیکردند. چونان آمنهای که شاید اگر پیش از این عمل وحشیانه از او می پرسیدند که حاضری در چشم کسی اسید بریزی، حتما برویشان میخندید و باورش نبود!
نکته هم دقیقا همین جاست! انسان، انسان است و و تابع احساسات. اگر کسی به من ظلمی بکند و یا آسیبی برساند هم نمیتوان انتظار داشت که "بهم نریزم" و به دنبال جبرانش نباشم. فرض کنید رانندهای به کودکی در خیابان "بزند" و چه مقصر باشد و نباشد اگر پدر و مادر آن کودک قاضی شوند (از سر خشم و انتقام جویی) حکم به مجازات شدید راننده میدهند و البته گلهای هم نمیشود به آنان کرد که فرزندشان آسیب دیده است!
فلسفهٔ قضا و انتخاب قاضی چیست؟ که او شخص سوم است و درس قضاوت خوانده و به شرایط جامعه و زمان آگاه است و میتواند (بی قصد انتقام جویی) رای منصفانه بدهد; حکمی که به اصلاح جامعه هم یاری دهد و از وقوع جرمهای مشابه در آینده بکاهد.
فلسفهٔ قضا و انتخاب قاضی چیست؟ که او شخص سوم است و درس قضاوت خوانده و به شرایط جامعه و زمان آگاه است و میتواند (بی قصد انتقام جویی) رای منصفانه بدهد; حکمی که به اصلاح جامعه هم یاری دهد و از وقوع جرمهای مشابه در آینده بکاهد.
مشکل همین است که قضاوت ما مکتبی شده و به ۱۴۰۰ سال پیش (و پیش تر از آن در دین یهود) و "چشم در برابر چشم" باز گشته است که قاضی نادانی (بر اساس شرع) حکم اینچنینی میدهد و البته اجرای آن را هم به قربانی می سپارد که آیا ببخشد و یا نبخشد! و ۳۲ سال پیش چه انتقامی از دادگستری "داور" گرفتند و آرزوهای بیش از یک قرن مشروطه خواهی و روشنفکری و تجدد ایرانیان را به باد دادند.
۱۴۰ سال پیش میرزا فتحعلی آخوندزاده در نامهای به مستشار الدوله مینویسد: "صلاح کار در آن است که در همهٔ نقاط ایران دادگاههای شرع برچیده شود و امر مرافعه و قضاوت از دست علمای روحانی باز گرفته، به عهدهٔ وزارت عدلیه گذشته شود. تنها امور دینیه یعنی واعظ و پیشنمازی ازدواج و طلاق و دفن اموات و امثال ذالک در دست علمای روحانیه بماند اگر چنین شود، هم منفعت عامه تضمین میشود و هم اول قدمی است که در ایران به راه سیویلیزه گذشته میشود".
ای داد بر ما!
نوشتهای خواندنی از وبسایت "مجمع دیوانگان" در این مورد
لینک نوشته در وبسایت بالاترین...آزادگی...دنباله
نوشتهای خواندنی از وبسایت "مجمع دیوانگان" در این مورد
لینک نوشته در وبسایت بالاترین...آزادگی...دنباله
جنایتی به اسم قصاص ... ما همراهان عرفان حلقه آموختیم که بدی را با خوبی پاسخ بدیم انسان واقعی آن طور که خداوند خواسته باشیم آن وقت به جهل و شیطان پرستی متهم شدیم ولی کار این آقایان صرف انسانیت است
پاسخحذفبه اسم دین و تعبیر اشتباهی اون چه ها که نکردند این جاهلین
. فردی که دست به چنین چنایتی میزنه و میداند که چنان اسیدی چه بلائی سر فرد میاره با اندیشه و عقل مدتکب چنین جنایتی شده و زندگی زیبای یک انسان را که با هزار زحمت و بدبختی به زتبه مهندسی رسیده و زندگی ساده خود را میکند چنین بلائی را سرش بیارند . اگر بنا شه هرکسی هر غلطی میخواد بکنه و دست به هر جنایتی بزنه و همه هم او را ببخشند مطمئن باشید من اولین شخصی هستم که از بیش 10 نفر کینه شتری دارم چرا که برای حسادت انها قربانی شدم البته با نفرین کنار امدم و 6 نفر انها چنان درد زندگی گرفتن که هر کسی میبینه احساس دلسوزی میکنه.یکی از انها یک تهمت ناروا ناموسی به من زده بود و با وجودی که خودش همه چیز را میدانست و عامل بود مرا تهدید هم کرد ان هم در مقابل یک نفر دیگر . چیزی نگفتم دلم حسابی گرفته بود و دلشکسته فقط نگاهش کردم و رفتم و همیشه نفرین نمودم همین .این فرد با هزار زحمت زنش را به همراه 3 فرزند دختر و پسر از ایران به مونترال اورد که به سه ماه نکشید که زنش با جنی تور ساختمانشان به هم ریخت و همراه بچه ها این مرد را تنها گزاشت و آنهمه هزینه برای اوردن انها هم به باد رفت و آخرش به ایران برگشت. شما خودتان را به جای خانواده امنه بگزارید با ان همه دوندگی و بدبختی با هزار امید و آرزو وفت و زندگی و هزینه سنگین ان خانواده را کاملا از بین ببری آیا باز چنین دلسوزی میکنید. از همین غرب و قانون اینجا که مینویسید که انسان گونه اند و .... ایا کشتار مردم بیگناه در دیگر کشورها با این سیاست های ناروا را نمیبنید. قصاص بهترین درمان است. تا کی به این مردم باید یاد داد که قبل از حرف زدن فکر کن / قبل از هر عملی به نتیجه ان به بررسی بپرداز / یک شخصی مپل مجید تحصیل کرده و چنین عملی هرگز قابل بخشودن نیست. چقدر انسان های دو پا را آزاد کردن و باژ اینها مرتکب جنایت میشوند. از کی تا به حال شما میخواهید مثلا به اصطلاح مدرن فکر کنید. یا فرهنگی. حال بیائید این را به همه بفهمانید هر جنایتی که مرتکب شوید عین همان ان را بر روی شما پیاده خواهند کرد. بفهمانید حسادت نمودن تباهی نمون خود است. بفهمانید اجبار نمودن دیگران همان مثل جنایت است ظلم است. بفهمانید انتخاب حق همگانی است. بفهمانید.....
پاسخحذفتصحیح شده.
پاسخحذف. فردی که دست به چنین چنایتی میزنه و میداند که چنان اسیدی چه بلائی سر فرد میاره با اندیشه و عقل مرتکب چنین جنایتی شده و زندگی زیبای یک انسان را که با هزار زحمت و بدبختی به رتبه مهندسی رسیده و زندگی ساده خود را میکند چنین بلائی را سرش بیارند . اگر بنا شه هرکسی هر غلطی میخواد بکنه و دست به هر جنایتی بزنه و همه هم او را ببخشند مطمئن باشید من اولین شخصی هستم که از بیش 10 نفر کینه شتری دارم چرا که برای حسادت انها قربانی شدم البته با نفرین کنار امدم و 6 نفر انها چنان درد زندگی گرفتن که هر کسی میبینه احساس دلسوزی میکنه.یکی از انها یک تهمت ناروا ناموسی به من زده بود و با وجودی که خودش همه چیز را میدانست و عامل بود مرا تهدید هم کرد ان هم در مقابل یک نفر دیگر . چیزی نگفتم دلم حسابی گرفته بود و دلشکسته فقط نگاهش کردم و رفتم و همیشه نفرین نمودم همین .این فرد با هزار زحمت زنش را به همراه 3 فرزند دختر و پسر از ایران به مونترال اورد که به سه ماه نکشید که زنش با جنی تور ساختمانشان به هم ریخت و همراه بچه ها این مرد را تنها گزاشت و آنهمه هزینه برای اوردن انها هم به باد رفت و آخرش به ایران برگشت. شما خودتان را به جای خانواده امنه بگزارید با ان همه دوندگی و بدبختی با هزار امید و آرزو وفت و زندگی و هزینه سنگین ان خانواده را کاملا از بین ببری آیا باز چنین دلسوزی میکنید. از همین غرب و قانون اینجا که مینویسید که انسان گونه اند و .... ایا کشتار مردم بیگناه در دیگر کشورها با این سیاست های ناروا را نمیبنید. قصاص بهترین درمان است. تا کی به این مردم باید یاد داد که قبل از حرف زدن فکر کن / قبل از هر عملی به نتیجه ان به بررسی بپرد از / یک شخصی مثل مجید تحصیل کرده با چنین عملی هرگز قابل بخشودن نیست. چقدر انسان های دو پا را آزاد کردن و باز اینها مرتکب جنایت میشوند. از کی تا به حال شما میخواهید مثلا به اصطلاح مدرن فکر کنید. یا فرهنگی. بیائید این را به همه بفهمانید هر جنایتی که مرتکب شوید عین همان ان را بر روی شما پیاده خواهند کرد. بفهمانید حسادت نمودن تباهی نمون خود است. بفهمانید اجبار نمودن دیگران همان مثل جنایت است ظلم است. بفهمانید انتخاب حق همگانی است. اگر شخصی بداند وقتی کسی را کور و چنین میکند عین همان را بر او خواهند کرد باز دست به چنین عملی خواهد زد.؟
"فلسفهٔ قضا و انتخاب قاضی چیست؟ که او شخص سوم است و درس قضاوت خوانده و به شرایط جامعه و زمان آگاه است و میتواند (بی قصد انتقام جویی) رای منصفانه بدهد"
پاسخحذفشما دم از رای منصفانه میزنی ولی به معنای آن توجهی نداری!
۱- کسی نگفت که اسید پاش بخشیده شود!
پاسخحذف۲- اگر "قصاص بهترین دارمان بود" که تا اکنون جواب میداد و ایران بهشت برین شده بود و ایضا دیگر ممالک اسلامی
۳-آیا شما فکر میکنید که با تنبیه میتوان به کسی یاد داد که چه خوب است و چه بد؟
۴- فرمودید خودم را جای آمنه و خانوادهاش بگذارم. چرا؟ تمام هدف من در این نوشته این بود که تصمیم برای مجازات را باید به قاضی سپرد و آن هم قاضی "سیستم قضاییه مدرن" و نه "مکتبی" آن
۵- برای اسید پاش "دلسوزی" نکردم و مستحق مجازات است ولی نه به این شکل!
۶- گفتید که اگر کسی که کسی دیگر را کور کرده، کور کنیم دیگر کسی دست به این کار نمیزند. دوست عزیز! کمی بیاندیشید! مثلا همه میدانند که با حمل مقدار مشخصی از مواد مخدر بر اساس قوانین ایران اعدام میشوند،،آیا این ریشهٔ مواد مخدر و تجارت آن را در کشور خشک کرده است؟
۷- منطق شما احساسی است که همانطور که گفتم باید سیستم قضایی به شکلی باشد که امثال شما، قدرت حکم دهی و قضاوت نداشته باشند و کار به اهلش سپرده شود!
"شما دم از رای منصفانه میزنی ولی به معنای آن توجهی نداری! "
پاسخحذف.
.
.
بیشتر توضیح بدهید دوست من
ببین دوست من.هدف دلسوزی برای شخص مجید نیست و نوشتهٔ من کلی تر به این قضیه نگاه می کرد،،در مورد خاص مجید، آیا با کور کردنش تمام مشکلات حل می شوید؟ اگر کور شد تکلیفش چه میشود؟ در زندان باید بماند یا تحویل خانواده ش که در هر دو صورت سربار است ،،،آیا بهتر نیست که برای تمام عمرش مثلا در زندان حبس شود و کار کند و هزینه کارش را هم به آمنه بدهد؟
پاسخحذف