سه ماه پیش را می گویم!
یادت می آید به او گفتیم که سکوت مرگباری حاکم شده و وظیفه توست که حرکتی کنی و ساکت ننشینی؟
یادت هست که به ما گوش فرا داد و حرکت کرد و پیش نویسی را برای شکایت بر علیه خامنه ای همراه با ما نوشت؟
نامه ای که با ذوق و شوق همه ما با هم در همین بالاترین همراه با او تنظیم کردیم تا کمکی به زندانیان سیاسی برسانیم؟ نامه ای که همه ما گمنامان شریک آن بودیم ؟ نامه ای که آن را نقد کردیم و ساختیم؟
زمانی که گفتیم وقتی یک کلمه کلیدی ملتی را متحد می کند؟ کاری که رضا پهلوی انجام داد به خواست تو بود. تو بودی که از او خواستی حرکتی کند در این سکون خفقان آور و در زمانی که یارانمان در بند هر روز نا امید تر از دیروز می شدند و دنیا داشت ما را فراموش می کرد!
آنهایی که آن زمان سکوت کردند٫ و آن زمان حتی این حرکت را جدی نگرفتند٫ همان ها ٫ حالا که آن نامه جدی شده ٫ پیدایشان شده. دارند او را متهم می کنند...
ادامه این نوشته را از وبلاگ "یک راه دیگر" بخوانید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تمام نظرات را میخوانم و اگر سخن تازهای باشد، پاسخ میدهم. تنها خط قرمز "خورشید نشان"، ناسزا گویی و آوردن واژگان توهین آمیز است که با پوزش بسیار، حذف میشوند; و بجز آن، پذیرای هر اندیشهٔ مخالفی هستم. از خوانندگان گرامی خواهش میکنم که از باز کردن "لینک" هایی که در بخش گفتمان و بوسیلهٔ کاربران ناشناس گذشته شده است خود داری کنند که برخی از آنها مشکوک به آلودگی "تروجان" و "بد افزار" هستند!