آقای رضا پهلوی،
ابتدا بگویم که به کار شما ایمان دارم و کوششهای گسترده شما را تحسین میکنم. احترام شما برای من از آنجا آغاز شد که در بحبوحه بمباران عراق بر شهرهایمان، پیام دادید و خواستید که به عنوان خلبانی جنگی به نبرد روید. و آن زمانی بود که زندگی آسودهای در آنسوی جهان داشتید و پدر گرامی تان هم در آرزوی مردن در خاک وطن و از اندوه آنچه به ایرانزمین میرفت "دق" کرد و درگذشت. شما همانید که حتی اجازه این را نیافتید که پیکر پدر و پدربزرگتان را در خاک وطن به آرامش سپارید و با اینحال هنوز "درد وطن" دارید که این ستودنی است.
می بینیم که امروز شمار دوستدارانتان فزونی گرفته است و در دنیای مجازی اینترنت هم طرفداران زیادی دارید. سخن اینجاست که شما هم "آدمی" هستید و این نگرانی است که "غره" شوید و از راه صواب خارج گردید. این آن زمان مهم میشود که میبینیم بسیاری از کسانی که بیرق طرفداری از شما را به دست گرفته اند، به افراطی گری افتادند و هیچ انتقاد و سخن مستقیمی به شما را بر نمیتابند.
ایشان میاندیشند که زمانه امروز همچون چند سده پیش است که باید به دست بوسی سلطان رفت و کمر خم کرد و چشم و گوش بسته دستورات را اجرا نمود و خاک پای شاه را توتیای چشمان کرد! با اینکه خود اصرار دارید که هر کسی به سلیقه اش شما را بخواند (البته با احترام) ولی هنوز هم بر سر این موضوع کوچک اختلاف است و برخی دوست دارانتان کوتاه نمیآیند.
به اصطلاح آش آنقدر شور است که وقتی من از شما به صرف "آقای" نام بردم و با اینکه در طرفداری از شما نوشته بودم، متعصّبانی در "بالاترین" آمدند و نوشتند که به صرف "شاهزاده" نخواندن تان قصد تخریب دارم و طرفداران راستین شاهنشاهی و "اعلی حضرت رضا شاه دوم" و شیرهای آیین ایرانشاهی چنین و چنان میکنند! (+)
آقای پهلوی! ببینید که برخی از طرفداران شما در همین اجتماع کوچک بالاترین، به افراط رسیده اند. گرچه در مقابل هم کوته بینانی اند که تنها به صرف دیدن نام شما فحاشی کرده و حتی زمانی صرف خواندن اندیشههایتان نمیکنند.
بله آقای رضا پهلوی! به عنوان یک شهروند ایرانی شما را مستقیم خطاب میکنم و میخواهم که مجیز گویی ایشان را به خود نگیرید و به شیوه حال خود ادامه دهید; نمیگویم "مگسان گرد شیرینی" که شاید بسیاریشان بی طمع و به صرف علاقه به شما چنین اند و با اینحال این نگرانی است که بینش شما تغییر کند که هیچ انسانی بی نقص و عیب نیست!
با احترام،
داریوش
با درود
ابتدا بگویم که به کار شما ایمان دارم و کوششهای گسترده شما را تحسین میکنم. احترام شما برای من از آنجا آغاز شد که در بحبوحه بمباران عراق بر شهرهایمان، پیام دادید و خواستید که به عنوان خلبانی جنگی به نبرد روید. و آن زمانی بود که زندگی آسودهای در آنسوی جهان داشتید و پدر گرامی تان هم در آرزوی مردن در خاک وطن و از اندوه آنچه به ایرانزمین میرفت "دق" کرد و درگذشت. شما همانید که حتی اجازه این را نیافتید که پیکر پدر و پدربزرگتان را در خاک وطن به آرامش سپارید و با اینحال هنوز "درد وطن" دارید که این ستودنی است.
می بینیم که امروز شمار دوستدارانتان فزونی گرفته است و در دنیای مجازی اینترنت هم طرفداران زیادی دارید. سخن اینجاست که شما هم "آدمی" هستید و این نگرانی است که "غره" شوید و از راه صواب خارج گردید. این آن زمان مهم میشود که میبینیم بسیاری از کسانی که بیرق طرفداری از شما را به دست گرفته اند، به افراطی گری افتادند و هیچ انتقاد و سخن مستقیمی به شما را بر نمیتابند.
ایشان میاندیشند که زمانه امروز همچون چند سده پیش است که باید به دست بوسی سلطان رفت و کمر خم کرد و چشم و گوش بسته دستورات را اجرا نمود و خاک پای شاه را توتیای چشمان کرد! با اینکه خود اصرار دارید که هر کسی به سلیقه اش شما را بخواند (البته با احترام) ولی هنوز هم بر سر این موضوع کوچک اختلاف است و برخی دوست دارانتان کوتاه نمیآیند.
به اصطلاح آش آنقدر شور است که وقتی من از شما به صرف "آقای" نام بردم و با اینکه در طرفداری از شما نوشته بودم، متعصّبانی در "بالاترین" آمدند و نوشتند که به صرف "شاهزاده" نخواندن تان قصد تخریب دارم و طرفداران راستین شاهنشاهی و "اعلی حضرت رضا شاه دوم" و شیرهای آیین ایرانشاهی چنین و چنان میکنند! (+)
آقای پهلوی! ببینید که برخی از طرفداران شما در همین اجتماع کوچک بالاترین، به افراط رسیده اند. گرچه در مقابل هم کوته بینانی اند که تنها به صرف دیدن نام شما فحاشی کرده و حتی زمانی صرف خواندن اندیشههایتان نمیکنند.
بله آقای رضا پهلوی! به عنوان یک شهروند ایرانی شما را مستقیم خطاب میکنم و میخواهم که مجیز گویی ایشان را به خود نگیرید و به شیوه حال خود ادامه دهید; نمیگویم "مگسان گرد شیرینی" که شاید بسیاریشان بی طمع و به صرف علاقه به شما چنین اند و با اینحال این نگرانی است که بینش شما تغییر کند که هیچ انسانی بی نقص و عیب نیست!
با احترام،
داریوش
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفممنون خیلی زیبا بود، هر چند که ممکن نیست وجود طرفداران متعصب را کتمان کرد، همینطور نمیشه وجود برخی افراد رو که به اسم طرفدار ایشون سعی میکنن موضع گیری کنند و از آبه گلآلود ماهی بگیرند کتمان کرد.
پاسخحذفجاوید شاه
پاسخحذفرضا پهلوی امروز در جایگاهی بالاتر از این قرار دارد که خودش را به عنوان پادشاه یا رهبر یا رئیس جمهور بداند. او را عاقل تر از این حرفها میدانم! مطمئنم که او خود از تمام این مراحل فراتر رفته و امروز نگاهش به ایران دلسوزانه تر از همه انهایی است که خود را اصلاح طلب می خوانند و میخواهند به دوران طلایی امام راحللشان برگردند. دورانی که همه ما تجربه کرده ایم و میدانیم درخشش آن چگونه بوده. آقای پهلوی دم از بازگشت به عصر طلایی پدر نمیزند چون اساسً خود منتقد آن دوران است. رضا پهلوی را امروز به عنوان یک اندیشمند بشناسیم و روشنفکری که موقعیت شناس است و با تسلط بی نظیر خود بر زبان در تمام گفتگوهای خارجی که مورد توجه همگان و بخصوص مردم سایر کشورها قرار میگیرد، حقانیت ملت را اثبات میکند و فاصله ای را برجسته میکند که میان نظام اسلامی و مردم ایران هست
پاسخحذفsalam man az yeki donbale davat name vase balatarin bodam goftan shoma darin alan chand mahe ano chand ta az dostam migardim ama peida nakardim chikar konim:(
پاسخحذفinam mailame
fb.ads61@yahoo.com
mamnon misham maro yari konin
diktaor , diktatore . hala che man begam va che nagam . che pedare man bashe va che nabashe. shah ham diktator bod , age diktator nabod mage mardom maraz dashtan ke enghelab konan . jomhoriye eslami ham ke dar diktator i hamta nadare . har do sistem az yek akhor ab va kah mikhoran . yeki az akhore saltanat va digari az akhore eslamiyat va mazhab. hat doye onha diktatoran . va jenayatkar.
پاسخحذفdiktaor , diktatore . hala che man begam va che nagam . che pedare man bashe va che nabashe. shah ham diktator bod , age diktator nabod mage mardom maraz dashtan ke enghelab konan . jomhoriye eslami ham ke dar diktator i hamta nadare . har do sistem az yek akhor ab va kah mikhoran . yeki az akhore saltanat va digari az akhore eslamiyat va mazhab. hat doye onha diktatoran . va jenayatkar.
پاسخحذف