خبرها حکایت از جشن های خیابانی همیهنانمان در شهر های ایران پس از شنیدن از پیروزی شیخ حسن روحانی در انتخابات دارند. در فضای مجازی، نه فقط کاربران عادی که اپوزسیون برانداز رژیم هم نتیجه انتخابات را پیروزی مردم و جریان اصلاحات تلقی کرده و خوانده شدن رای مردم را به فال نیک می گیرند! چه جای تعجب که منتقدان اصلاحات درون رژیم که از بی فایده بودن اصلاحات و چرخ باطل انتخابات می گفتند به تب راضی شده اند و انتخاب شیخ روحانی را پیروزی جنبش سبز تفسیر می کنند.
جدا از صحبت کردن در مورد کارنامه سیاه حسن روحانی در سرکوب دانشجویان و اتفاقات کوی دانشگاه، سکوتش پس از تقلب انتخاباتی ۸۸ و حصر و حبس دو کاندیدای رقابت (که هنوز هم ایشان از بردن نام موسوی و کروبی پرهیز دارد)، جدا از صحبت کردن در مورد جایگاه منصب ریاست جمهوری و اینکه چقدر می تواند در سیاست گذاری های کلی نظام، سیاست خارجی، امنیت داخلی و آزادی های سیاسی، و پرونده اتمی تاثیر بگذارد (که ناگفته پیدا است که ناچیز است)، باید این را پرسید که انتخاب یکی از معتمدان نظام که مناصب مهم مشاورت رهبری در شورای امنیت ملی و عضویت مجلس خبرگان رهبری را دارد چگونه می تواند به شکست و عقب نشینی رژیم تعبیر شود؟! چه حتی همان سابقه اندک برخورد و مواجهه با رهبری را که در کارنامه موسوی و کروبی وجود داشت را در شیخ روحانی نمی بینیم و سرسپردگی ایشان به عالی ترین مقام جمهوری اسلامی جای شکی ندارد.
باید این را هم مد نظر داشت که بازی انتخاب بین بد و بدتر و بدترین (+) و هوا کردن "لولوی" جلیلی، می تواند بازی خود نظام بوده باشد تا انگشتان مردمی که لااقل از دوره پیشین انتخابات با نظام قهر کرده بودند را در جوهر رای گیری فرو کند و برای خود در این شرایط حساس بین المللی و تحریم ها، اندک مقبولیتی بخرد! چه پر واضح است که موفقیت در پیشبرد احتمالی پرونده اتمی و حتی برداشته شدن تحریم های جهانی، به پای کلیت نظام نوشته خواهد شد تا پایه های قدرت خود را مستحکم تر کند؛ و مردمی که به امید چهار سال های بعد و بعد تر و اصلاحات گام به گام بمانند و به کمی باز شدن احتمالی فضای سیاسی، اکتفا کنند!
هدفم مخالفت یا خدای ناکرده عقده گشایی نیست اما بسیار مایلم بدانم که وجدانا اگر هم اکنون روحانی انتخاب نمیشد و انتخابات ۲ مرحله ای میشد با قالیباف یا جلیلی! و یا حتی در بدترین حالت جلیلی مثل تقلب ۸۸ از صندوق بیرون میامد همین تفسیر را داشتید و اینگونه مسایل را تشریح میکردید؟ البته از حضور حضرتعالی استدعا کردم که«وجدانا» پاسخ دهید یا چنانچه نمی خواهید جواب قلبی خود رو منتشر کنید با کمال میل قبول دارم که اصلا این سوال حقیر را منتشر نکنید
پاسخحذفدوست عزیز! سعی می کنم بدون اینکه احساساتی شوم در حد دانش خود مسایل را تفسیر کنم و اسیر جوگیر شدن اکثریت نشوم.
حذفاین نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذفمن با همه اعتقادات انسانهای شریف در راه ترقی ورشد بشریت وبالاخص مردم شریفی که قصد ارامش روج وفکر تلاش میکنند.اما انهائی که جو جامعه را 35سال به بی راهه کشاندند وبه این حال انداخته اند خطابم است بس است دروغ به این درازی.
پاسخحذف