هنوز هم خبرها و تفسیرهای مربوط به جنگیر
استخدام شدهٔ دولت داغ است و این و آن به نکوهشاش مشغولاند. پرسش
اینجاست که باید شخص احمدینژاد و دولت مهرورز او را مقصر دانست و یا مشکل
در ساختار سنتی و «عقب نگه داشته شدهٔ» ایران است.
هنوز هم خبرها و تفسیرهای مربوط به جن گیر استخدام شدهٔ دولت مهرورز داغ است و این و آن به نکوهشاش مشغولند. کار به موضع گیری سپاه پاسداران
هم رسید و پرده برداشت که جنگیر مزبور سابقهٔ ۳۶۰ مورد (واحد شمارش نا
معلوم!) تجاوز را داشته است و با آلوده کردن قرآن (به نجاساتِ خود) به
نیرویی شیطانی دست یافته است که البته باید پرسید که چرا با علمِ به این
جنایات (در صورت درست بودنشان)، پیشتر اقدام به بازداشت آن شخص نکردند و
گذاشتند که در بزنگاه دعوای ولی فقیه و تدرکچیاش «آس» رو کنند!
دقت
کنید! مشکلی با نیروی شیطانی و اجنه و جادو-جمبل ندارند و تنها نگران
بودند که چرا این نیرو در دست احمدینژاد باشد و نه آنان؛ البته (پس از
بررسیها و شور و نظرهای بسیار) واحد پدافند جن (بر اساس سخنان محسن
سازگارا در صدای آمریکا) را در راستای منویات ولی فقیه ایجاد کردند که
حقاً باید گفت «همه چیزمان به همه چیزمان میآید».
این
پرسش [مطرح] است که چرا باید دولت احمدینژاد را در این مورد نکوهش کنیم؟
مگر نه این است که خرافات و موهومات آنچنان در ذهن ایرانیان ریشه دوانده
است که به جن و پری و شیطان و پل صراط و «ماه از میان به دونیم شده»
باورمندند و میپندارند که مولودی میآید که پس از کشتار تمام ناخودیان
«کافرِ» جهان، در بین باقی ماندهای آدمیان عدل و داد بر قرار میکند*!
آیا تفاوتی است بین آن جوانان ایرانی «تحصیل کرده و دنیا دیدهٔ نسل
اینترنت که هنوز هم چشم به دهان ملّایان شیعه دوخته اند و از چشم در برابر
چشم و آدم و حوا و حوری و غلمان و نکیر و منکر و فشار شب اول قبر
میگویند» با پدرانشان که «تصویر انسان در ماه میدیدند»؟
در
همین مورد جن! مگر نه این است که ۲۲ مرتبه از جن در قرآن نام برده شده
است و سورهای به نامش آمده است؟ مگر نه این که در قران آماده است:
«عدهای از انسانها به مردانی از جن پناه میبردند...» [۱] و یا «عدهای
از اجنه برای او (سلیمان) غواصی میکردند و...» [۲] و «لشگریان سلیمان از
انس و جن و پرندگان...» [۳] و «یکی از جنها (به سلیمان) گفت که قبل از
اینکه از جایت بلند شوی...» [۴]؟ و مگر نه اینکه انکار قرآن و بالتبع آن
انکار جن کفر است؟
عجب!
جن حقیقت باشد و به تسخیر انسان توسط جن (بر اساس نص صریح قرآن) معتقد
باشیم و «جنگیر» خرافات باشد؟ باید هم احمدی نژاد جنگیر شخصی خود را
داشته باشد و مدد بجوید که باید وزارت «جنگیری و «رمالی» هم در چنین
جامعهای داشت که مردماناش (از هر طبقه و با هر تحصیلاتی) معتقد به کشتی
نوح و عصای موسی و دوزخ و برزخ و «ماه به دونیم شده» و خرِ دجّال هستند.
به
«یا علی گفتن» ولی فقیه در هنگام تولد میخندیم؟ [۵] به حال خود باید
بخندیم که معتقدیم امامانمان در هنگام زایش سخن میگفتند و نطفهشان در
آسمانها بسته شد و نه قضای حاجتشان مانند آدمیان میبود و نه خوابیدنشان
و چون متولد شدند نوری جهان را در بر میگرفت و البته همهشان مکتب نرفته
عالم دهر بودند!
آیا
کسی به سریال ضدّ ایرانی و پر از خرافه «مختارنامه» اشارهای کرد؟
آنجا که نشان میدهد قطرات خون بر زمین ریختهٔ حسین بن علی خشک
نمیشوند و سازندگاناش نمیاندیشند که کودکی که به تماشا نشسته است آن
را باور میکند و البته والدیناش هم! و چه انتظاری است که وقتی بر اساس
متون موثق شیعه میگویند «اجنه» به یاری امام حسین شتافتند ولی ایشان
درخواست کمک آنان را رد کرد! [۸-۶] والبته یاری رساندن فرشتگان جنگ آور به
پیامبر اسلام هم در قرآن ثبت شده است [۹].
به سردار فیروز آبادی (دامپزشک سابق و بزرگ ارتش دار ایران!) میخندیم که نامه به امام زمانش مینویسد یا دولتی که صندلی خالی برایش میگذارد و یک جوالدوز به خودمان نمیزنیم که به تمام آنها باورمندیم و در هر ۱۵ شعبان به شادی و سرور مینشینیم و در نیمی از سال سیاه پوشیم!
به سردار فیروز آبادی (دامپزشک سابق و بزرگ ارتش دار ایران!) میخندیم که نامه به امام زمانش مینویسد یا دولتی که صندلی خالی برایش میگذارد و یک جوالدوز به خودمان نمیزنیم که به تمام آنها باورمندیم و در هر ۱۵ شعبان به شادی و سرور مینشینیم و در نیمی از سال سیاه پوشیم!
ایرادی به احمدینژاد و هالهٔ نورش و «شعیب بن صالح» و «سید خراسانی» و مدعیان رنگ و وارنگ امام زمانی و رابطه با او نیست که کل جامعه پذیرای شنیدنش است! ببینید چه میزان ثروت و بالاتر از آن سرمایههای انسانی این مملکت هر ساله به داستان سراییها و جعلیات افسانهای هدر میشود (که بر اساس گزارش بنیاد مهدویات بیش از ۲۰۰۰ روایت و داستان در این زمینه آمده است و ۲۰۰،۰۰۰ کار آموز دورهٔ مهدویت و در تمام استانهای کشور و ۱۳ مجلهٔ تخصصی و دانشگاه مجازی مربوط به این تفکر مشغولند!). [۱۰] باید هم احمدینژاد سخن از ادره کشور بوسیلهٔ امام زمان بزند و ایران را مملکت «امام زمانی» بخواند.
در
برنامهٔ تفسیر خبر صدای آمریکا (۱۳، مِی)، مجری برنامه از محسن سازگارا
میپرسد که اگر جن واقعیت دارد میشود آن را گرفت؟ و جناب دکتر با لبخند
پاسخ میدهند: «لابد! من چه میدونم» و البته اضافه میکند که آیندگان
مسخرهٔ این دوران ما را میکنند. حق با شماست جناب سازگارا! ولی به
امثال شما هم خواهند خندید که شیک و کراوات زده در برنامههای جدی تحلیل
سیاسی از دشت کربلا و قضوات رسول و دو طفلان مسلم و عمر و علی میگویید و
برای توجیه سخن خود سوره و آیه ایی هم آورده و «مالهکشی» میکنید!
البته ادعایی سکولار بودن هم دارید و مانند این قضیه جن و جنگیری، تنها به
پاک کردن صورت پرسش اکتفا میکنید!
محرمانه آنلاین (سایت نزدیک به اسفندیار رحیم مشائی) مینویسد: «کتابهای فراوانی در مورد جن نوشته و منتشر شده و در تمام تفسیرهای قرآن بخشی به این موضوع اختصاص دارد. شهید آیت الله مرتضی مطهری که یکی از نظریهپردازان اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب میشود، دو کتاب در مورد جن نوشته است. به باور مسلمانان جن به عالم نامحسوس تعلق دارد و اعتقاد به وجود آن نیازمند استدلال عقلی و علمی نیست».
محرمانه آنلاین (سایت نزدیک به اسفندیار رحیم مشائی) مینویسد: «کتابهای فراوانی در مورد جن نوشته و منتشر شده و در تمام تفسیرهای قرآن بخشی به این موضوع اختصاص دارد. شهید آیت الله مرتضی مطهری که یکی از نظریهپردازان اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب میشود، دو کتاب در مورد جن نوشته است. به باور مسلمانان جن به عالم نامحسوس تعلق دارد و اعتقاد به وجود آن نیازمند استدلال عقلی و علمی نیست».
خود حدیث مفصل بخوان!
*گله
به انسانهایی نیست که از سر ناامیدی و ستم دیدگی و بیداد، ظهور یک مصلح و
منجی جهانی را تصور کنند و برای رهایی از تباهی و ظلم و ستم این جهان و
به امید زندگی بهتر، در جستجوی نیرویی غیبی باشند ولی این
ملایان خداناشناس شیعی هستند که نسل پس از نسل، مردم ساده دل و خوش باور
را فریب دادند و میدهند تا دکان دین فروشی خود را پر رونق نگاه دارند.
[۱] سورهٔ جن، آیه ۶
[۲] سورهٔ انبیأٔ، آیه ۸۲
[۳] سورهٔ نمل، آیه ۱۷
[۴] سورهٔ نمل، آیه ۳۹
[۶]علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۳۰، مؤسسة الوفاء، بیروت لبنان
[۷] سید بن طاووس، لهوف، ص ۱۴۱، ترجمه میر ابوطالبی، سید ابوالحسن، ناشر: دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش
[۸] شیخ صدوق، امالی، ترجمه
کمرهای، محمد باقر، ص ۶۳۸، اسلامیه، تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۶؛ البته شبیه
این روایت در «کافی» مرحوم کلینی هم آمده است، الکافی، ج۱، ص ۲۸۳و ۲۸۴
[۹] سورهٔ انفال، آیه ۹
*این نوشته برای بار نخست در وبسایت خودنویس منتشر شده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تمام نظرات را میخوانم و اگر سخن تازهای باشد، پاسخ میدهم. تنها خط قرمز "خورشید نشان"، ناسزا گویی و آوردن واژگان توهین آمیز است که با پوزش بسیار، حذف میشوند; و بجز آن، پذیرای هر اندیشهٔ مخالفی هستم. از خوانندگان گرامی خواهش میکنم که از باز کردن "لینک" هایی که در بخش گفتمان و بوسیلهٔ کاربران ناشناس گذشته شده است خود داری کنند که برخی از آنها مشکوک به آلودگی "تروجان" و "بد افزار" هستند!