هدف از تحریمهای هدفمند اولیه و پس از آن به شکل سخت تر و همه
جانبه آن چیست؟ تغییر رژیم؟ حمایت از جنبشهای آزادی خواهی مردم ایران؟
یا هدف تنها متوقف کردن برنامههای اتمی جمهوری اسلامی است؟
کاترین اشتون -رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا
- در مصاحبه با بی بی سی فارسی تاکید میکند که
هدف از تحریم ها، تغییر رژیم ایران نیست و تنها "به خود آمدن جمهوری
اسلامی" در مورد برنامههای اتمیاش است.
وزیر خارجه آمریکا -هیلاری کلینتون- هم در مصاحبه با بی بی سی فارسی می گوید که هدف از تحریمها، "تغییر رفتار" حکومت ایران در برخورد با
جامعه جهانی و برنامههای هستهای است. او تاکید میکند که هدف، "به خود آمدن"
مسوولان جمهوری اسلامی و تجدید نظر در رفتارشان است. این در حالی است که خود او نظام جمهوری اسلامی را دیکتاتوری نظامی میداند و از دزدی انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران میگوید (+).
جالب این پارادوکس آشکار در سخنان هیلاری کلینتون است که دلیل عدم
حمایتشان در آغاز از جنبش سبز را نگرانی از برچسب آمریکایی خوردن آن
میداند. (+) آن روز که فریاد "اوباما، یا با مایی یا آنها" در خیابانهای
تهران سر داده میشد، سکوت کردند و امروز هم تاکید بر عدم دخالتشان برای
تغییر رژیم می کنند.
نفس تحریم را میتوان مخالف با معیارهای حقوق بشری دانست که سبب
رنج و مشقت شهروندان میشود و حتی سلامتی و جان آنها را تهدید میکند. در سالنامه کمیسیون بینالمللی حقوق بشر (۱۹۷۹) آمده است:
تحریمها اقدامات واكنشی هستند كه بطور كلی با استناد تصمیم اتخاذ شده به وسیلهی یك سازمان بین المللی و پیرو نقض یك تعهد بینالمللی كه متضمن نتایج جدی برای جامعهی بین المللی میباشند صورت میگیرد و به ویژه درمورد اقدامات مشخصی كه منشور سازمان ملل متحد اختیار اتخاذ آنها را براساس نظام تثبیت شده منشور به منظور حفظ صلح و امنیت بین المللی دارد.
این گرچه میتواند با هدفی چون تغییر رژیم توجیه شود و آنهم وقتی که
تمام درهای دیگر به سوی آن بسته است و ولی انگار کشورهای
غربی، خواب های دیگری دیده اند و به راحتی حاضر به مصالحه با جمهوری اسلامی میشوند (حتی اگر اوضاع حقوق بشر در ایران بدتر شود).
آیا عدم مدخله مستقیم آمریکا برای تغییر رژیم در ایران به دلیل پای بندیاش به قرار داد الجزایر (۱۹۸۱) است؟
پاسخ البته خیر است! طبق ماده یک بیانیه، "آمریکا تعهد میکند که سیاست
این کشور این است و از این پس این خواهد بود که به صورت مستقیم یا
غیرمستقیم، سیاسی یا نظامی در امور داخلی ایران مداخله نکند". این یعنی میگویند که سیاست این کشور از سابق این
بوده است و در نتیجه در امور ایران مداخله نکردهاند! یعنی هیچ اقراری به
مداخله ندارند. دولت امریکا برخلاف انتظار، هیچ تعهدی در مورد
عدم مداخله در امور داخلی ایران نداد و بطور ضمنی اعترافی به اینکه درگذشته در
امور داخلی ایران مداخله کرده، ننموده است; بدون شک امریکایی ها توانسته بودند با استفاده از حقوقدانان متبحر خود نقاط
ابهامی را در بیانیه بوجود آورند و امروز دست و پایشان بسته نیست و بهانهای از آن ندارند.
پرسش این است که پس غرب چه سودی از تغییر نکردن رژیم حاکم بر ایران
دارد؟ چه اصراری است که همواره تاکید میکنند و حتی به حرف، خواستار رفتن
سران جمهوری اسلامی نیستند (که مثلا در مورد سوریه دیدیم)؟ چه موانعی بر سر آمریکا و غرب است؟
آیا این را جز در منافع اقتصادی آنها میتوان سراغ گرفت؟! احتمالات و تفسیرها زیاد اند و گفتن از آنها هم در این مقال نمی گنجد و گرچه آن مردم ایران اند که مصائب را باید به جان بخرند و شکیبایی کنند.
نوشته های پیشین من در این مورد:
افکار عمومی، پیشگیری از جنگ و قوانین اینترنتی جدید در آمریکا
هموطن! نه جنگ غیر محتمل است و نه جز ویرانی ارمغانی دارد...
لینک نوشته در وبسایت بالاترین
افکار عمومی، پیشگیری از جنگ و قوانین اینترنتی جدید در آمریکا
هموطن! نه جنگ غیر محتمل است و نه جز ویرانی ارمغانی دارد...
لینک نوشته در وبسایت بالاترین
*کاریکاتور از رادیوزمانه
**کاریکاتور دوم از مردمک (؟)
احمد
پاسخحذفمشکل اکثر ماها اینکه نمیپذیریم که در امریکا سیاست احزاب با هم تفاوتهای بسیار فاحشی داره
طبق تبلیغات جمهوری اسلامی فکر میکنیم در امریکا یک هیئت مدیره صهیونیستی نشسته توی یک اتاق تاریک همه سیاستها را تعیین تکلیف میکنه
اما
سیاست دموکراتها چه در داخل و چه در سیاست خارجی با جمهوریخواهان متفاوته
برای مثال در سیاست داخلی دموکراتها معتقد به افزایش مالیات سرمایه داران کم کردن مالیات افراد متوسط و پایین و همچنین افزایش خدمات بیماه درمانی و دخالت دولت در اقتصاد
در حالی که جمهوریخواهان در داخل معتقد به کم کردن سود بانکی کم کردن مالیات سرمایه داران برای سرمایه گذاری بیشتر و در نتیجه ایجاد اشتغال رفاه بیشتر
و همینطور کم کردن هرچه بیشتر دخالت دولت در اقتصاد
در سیاست خارجی هم همینه
جمهوریخواهان معتقد به از بین بردن خطر و تهدید هستن
در حالی که دموکراتها معتقد به مهار خطر و تهدید هستن
برای همین دموکراتها معتقدند با تغییر سیاست رژیم میتوانن این تهدید را مهار کنن
ولی جمهوریخواهان معتقدند باید این تهدید را از بین ببرن
سپاس زیاد از شما احمد جان
پاسخحذف