تسلیت نامهٔ خاضعانه ابراهیم نبوی به مهندس موسوی را می‌‌خواندم که از صبر و استقامت ایشان می‌‌گفت که سیاستمردی بی جرم ناکرده در این دیار چنان نبوده است.گرچه جناب نبوی نمی‌‌گویند که جدا از سیاست"مرد" انی چون امیر انتظام ها، شیرزنانی چون نسرین ستوده‌ها هم در زندان‌های مخوف این رژیم هستند که انسان سر تعظیم در برابرشان فرو می‌‌آورد و اینان زندانیان سرشناس سیاسی بودند که بسیاری در سیاه چاله‌های رژیم بی آنکه کسی خبری از آنان بداند در بند بودند و هستند و اگر عزیزشان از غم آنچه بر آنان رفت دق می‌‌کرد و می‌‌مرد، کسی خبر دار هم نمی‌شد (و چه بسیاری بی گناه در دوران حکومت خود مهندس موسوی بی محاکمه به بند شدند و جان باختند).
مدح و ثنای نبوی از آقایش تا آنجا می‌رسد که فرزندانمان را مفتخر می‌‌داند که روزگاری ما، یاران "میر" بودیم. سنّت همیشگی افراط و تفریط ما ایرانیان؛ گروهی موسوی را تروریست می‌‌خوانند که باید بر دارش برد و چونان نبوی‌ها هم قدسیتی به وی می دهند که هر انتقادی مذموم جلوه می‌کند.
خمینی هم آنقدر زیرک بود که هنگامی که گفتنش ندا بده که امام غایبی، نهیبشان زد و اشتباهی را نکرد که لااقل در میان پیروانش سفیه جلوه کند;امروز شاید خود مهندس موسوی باید تبر به دست، بت خود را بشکند تا نبینیم که روزی یارانش به مناسبت تولد "میر" مردم را به خیابان بخوانند و در یک پیام تسلیت ساده برای درگذشت پدرش او را تا عرش بالا برند. و مگر ما همان ملت "بت ساز" نبودیم که شاه جوان دمکرات دههٔ ۲۰ را چنان بالا بردیم که به مخالفانش گفت گذرنامه بگیرید و از ایران بروید و یا مگر ولی فقیه امروز را مردم از ابتدا ضحاک زمان خواندنش؟
لینک نوشته در سایت بالاترین
نوشته‌ای مرتبط از من در این مورد
* کاریکاتور از بزرگمهر حسین پور
از ماست که بر ماست
پاسخحذفالبته شخص ازادیخواه امروزی دستیار اسدال....لاجوردی بوده
احسنت. بسیار خوب نوشتی. غلو کردن یکی از عادات مضر ایرانیهاست.
پاسخحذفاین آخرین کامنتی است که پای مطلب شما در بالاترین گذاشتم. + لینک مطلبی که در جواب شما نوشته ام.
پاسخحذف((در جواب مطلب شما، این را نوشتم. امیدوارم منظورم را کامل رسانده باشم و سوءتفاهمی پیش نیاید:
http://www.balatarin.com/permlink/2011/4/5/2442805
در ضمن در پاسخ این کامنت آخریتان: من نگفتم دیگر فرد نیست یعنی فرشته است و اصلا از آدمیزاد جدا شده!!!
فرد نیست، یعنی دیگر فقط به عنوان یک شخص متعلق به خودش نیست. او نماینده ی این مردم و نماد آزادی خواهی شده است، چون در موقعیت قرار گرفت و خوب هم ایستادگی کرد و جواب اعتماد مردم به خودش را خوب داد. دیگر چه می توانست بکند؟!
شما مثل اینکه بیشتر از هر کسی دوست داری در مورد قدیس و حور پری صحبت کنی! اگر موسوی الان جا بزند، به نظرت فقط خودش بوده که جا زده و به سرنوشت مردم ربطی ندارد؟! نخیر عزیز جان، اگر او الان جا بزند به مردم خیانت کرده و به همه ی ملت و جنبش سبز ضربه زده. برای این می گویم نماد جنبش است و باید از او دفاع کرد و ایستادگی او برای ما مهم است و قابل ستایش. نماد و نشانه یعنی این. بی خود با کلمات بازی نکنید و حرف در دهان دیگران نگذارید عزیز جان. شما هر جور دلتان می خواهد کلمات را معنی می کنید انگار نه انگار که این واژگان خودشان معنایی هم دارند. گویی شما به دنبال مجادله هستی و سفسطه نه بحثی که چیزی را روشن کند!!!))
ممنون سیامک جان.ممنون که سری به وبلاگ بنده زدید.اصلا بنده کجا گفتم موسوی جا بزند یا نزند و من با اینکه مخالف اندیشه ایشان بودم و هستم، به عنوان شهروندی عادی در خارج از کشور هر جا تونستم از ایشان و جنبشش حمایت کردم و اگر یکی از پست‌های قبلی من رو هم بخونید از طرفداران ایشون پرسیدم که چرا اینقدر در بالاترین ساکت هستند و از رهبر خود چیزی نمیگن! این از این. تنها سخن من این بود که عکس کسی را در ماه نبینیم و از موسوی بتی نسازیم که دست کسی به او نرسد و هر انتقادی مذموم شود که اگر چنین نیست و چنین بتی از موسوی ساخته نشده که من در اشتباه بودم. (گرچه گمانم این است که بسیاری به خود موسوی ظلم کردند، سخنانش رو به نفع خود تفسیر کردند و از اون قهرمان ای نجات دهنده ایران ساختند، مثال ظلمی که به مرحوم منتظری شد و شیرین عبادی او را پدر حقوق بشر ایران خواند که اگر به خود منتظری هم این را میگفتند می‌خندید!)
پاسخحذفداریوش عزیز: در مورد اینکه نباید از موسوی یا هر کسی بت ساخته شود، طبیعی است که با شما موافقم.
پاسخحذفولی نگرانی من از این بابت نیست، چون میدانم در دنیای امروز و انفجار اطلاعات و اینها که میدانیم، دیگر به وجود آمدن شخصیتی کاریزماتیک و قدیس به قول شما، غیر ممکن است، یعنی جوانانی که با این مسائل روبرو هستند، مثل خود شما و خود من و خیلی ها، اجازه ی این کار را نمی دهند. اتفاقا نگرانی من الان بیشتر از این جهت است که پشت موسوی را خالی کنند این ملت، و از آن طرف بام بی افتیم. من هم به شخصه اعتقادات و آرمانهای موسوی را نمی پسندم. ولی همانطوری که عرض کردم، موسوی نمادی برای ادامه ی این مبارزه از سوی مردم است و فردایی اگر، آزادی و فضای دموکراسی پیش آید، هر کسی دنبال رای و عقیده ی خودش می رود، و من خودم غیر ممکن است که در شرایطی کاملا آزاد، به موسوی رای دهم. ولی پشتیبانی از او را به دلایلی که در آن مطلب نوشته ام، در شرایط حال، ضروری میدانم. موفق باشی و ممنونم