هرچند نبینی تو ولی ملت ایران ..شیریست که بر پرچم خورشید نشان است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

از عالی‌ جناب سرخ پوش تا اشک تمساح خاندان هاشمی!‌

سرکار خانم فائزه هاشمی بهرمانی فرمودند که شرایط سیاسی، آزادی و حقوق بشر در ایران امروز اسفناک است؛ جامعه، پلیسی‌ و امنیتی شده و مملکت در دست اراذل و اوباش است. باید خدمت ایشان عرض شود که وضعیت کشور، ۳۱ سال است که بدین گونه شده است و اگر ایشان خیر خواه بودند هنگامی که پدرشان بر مسند قدرت بود، اعتراض و شکایتی می‌‌کردند و اگر بگویند قدرت اعتراض نداشتند پس چرا این اندازه سنگ پدر را به سینه می‌‌زدند و می‌‌زنند و خود را از ایشان مبرا نمی‌ سازند؟ که البته ایشان صاحب روزنامه بودند و وسایل ارتباط جمعی‌ هم به وفور در دسترسشان بود....


 این یعنی‌ موافق اصول و عملکرد هاشمی بهرمانی اند؛ هاشمی که خود کوچک‌ترین مخالفتی را بر نتابید و در دوران او بود که چند نویسنده را تنها به جرم نامه نگاری و انتقاد به رییس جمهوری به زندان انداختند. و اکبر گنجی اعتصاب غذا کردهٔ پوست و استخوان را (در دوران خاتمی)  به تخت بیمارستان زنجیرکردند; چرا که بر اریکهٔ والای عالی‌ جناب سرخ پوش انتقادی وارد ساخته بود! و مگر می‌‌شود فراموش کرد حمایت عجیب هاشمی (۱) از وزیر جنایتکارش, فلاحیان (سر دسته عاملان قتل‌های زنجیره ای) را که برخی‌ می‌‌گویند وزیرش بود و هاشمی از عملکردش بیخبر بود و قدرت جابجاایش را نداشت ولی‌ آیا انصاف است که هاشمی را بی‌ گناه و نامسوول در قتل بسیاری از فرهیختگان این مملکت بدانیم؟ و دیدیم که با روی بسیار و پس از پایان ریاست جمهوریش، فلاحیان قاتل را به عنوان مشاور خود به سفر عربستان برد و به ریش من و شما و خانواده‌های داغداری که عزیزانشان بی‌ جرم ناکرده و به دستور فلاحیان سر بریده شده بودند خندید.

ادامهٔ جنگ بیهوده با عرق چه؟ کشتار (۲) زندانیان دههٔ ۶۰ چه؟ آیا فائزه خانم هیچ گاه از پدر خود پرسشی از چند و چون این جریانات پرسید؟ گله‌ای از ساحت ایشان کرد؟ و جز این بوده است که خود، برادران و خواهرش بهرهٔ فراوان از جایگاه پدر  بردند و جیب خود را پر پول کردند و تا آنجا شد که دانشگاه آکسفورد را هم خریدند! و اگر خود خانم فائزه چون دختری در خانواده ای‌‌ معمولی‌ تولد می‌‌یافت، آیا به هیچ کدام از موقعیت‌های بالای کنونی‌ که زیر سایهٔ پدر و در دوران پر اختناق حکومتش رسیده است، دست می‌‌یافت؟

دو فیلم از برخورد توهین آمیز و فحاشی به فائزه بهرمانی در اینترنت انتشار یافتند و به سرعت هم در سایت هایی چون بالاترین، جزو اخبار پر بیننده شدند. تا آنجا رسید که مجری برنامهٔ پرازیت صدای آمریکا، توهین کنندگان به فائزه را شخصیت بد هفته نامید; نوشابه امیری با جناب لات بسیجی‌ مصاحبه‌ای کرد و خبرنگاری از روز آنلاین، سراغ خود فائزه را گرفت و با او به گفتگو نشست و صد البته در رسانهای پارسی‌ زبان هم بازتاب گسترده‌ای یافتند.

پروندهٔ نوار سازان را یادتان هست؟ نمی‌‌خواهم "دایی جان ناپلئون" خیالاتی شوم ولی‌ تواتر حوادث و بازتاب گستردهٔ اخبار خاندان هاشمی‌ را کنار اعترافات امیر فرشاد ابراهیمی در پروندهٔ نوار سازان که گفت "فائزه رفسنجانی‌ برای کسب محبوبیت بیشتر به افراد بسیجی‌ پول می داد که از او در حالتهای خاصی‌ مثلا در لباس اسپرت و جین پوش یا دوچرخه سواری عکس بگیرند و در نشریات حزب‌اللهی چاپ کنند" بگذارید؛ این به ذهن متبادر می‌‌شود که تمام این جریانات ساختهٔ ماشین تبلیغاتی باند هاشمی‌ است و اگر چنین بوده باشد البته موفق هم شده اند که توانستند او را محور اتّحاد مردمی و حامی‌ جنبش سبز ایران معرفی‌ کنند! جالب است که بارها هاشمی‌ در سخنانی صریح، مخالفت خود را با جنبش مردم سالاری و اصولاً هر تغییر ساختاری در رژیم سیاسی ایران ابراز کرد و از عشق و علاقه‌اش به رهبر انقلاب و جدایی ناپذیری‌اش از او گفت و مکتب ایرانی‌ را کوبید ولی‌ با تمام این اوصاف پای مرثیه دخترش نشستیم و به قول امیر فرشاد ابراهیمی به دعوای حیدری-نعمتی رفتیم.



*کاریکاتور از خبرنامه روز آنلاین است

پیوست-
 (۱) بیانات هاشمی‌ رفسنجانی‌ در دفاع از رأی اعتماد به فلاحیان: «....با مجموعه بررسیهایی که کردیم مناسب ترین فرد به نظرمان آقای فلاحیان آمده . اولا به خاطر سوابق طولانی ایشان که تقریبا بعد از انقلاب تا امروزه یکسره در این کار مسئولیت داشته اند و در جاهای مختلف به گونه های مختلف با مسائل امنیتی ٬نیازهای کشورها ٬تهدیدها ٬و نیروهایی که دارند کار می کنند آشنایی کامل دارند و شاید یکی از ارکان این وزارت در گذشته هم یعنی مهمترین رکن ایشان بوده اند ٬از لحاظ صلاحیت شخصی بنده خودم ایشانرا خوب می شناسم ٬از دوران طلبگی تا به امروز ٬علاقه ای که ایشان به انقلاب دارد و حاضر است جان بدهد برای اینکه این تهدیدها را از اسلام دور بکند٬برای ما روشن است و مخصوصا این اواخر من ایشانرا مسئول بازرسی ویژه فرماندهی کل قوا کرده بودم که کار کردن ایشان برای من بسیار جالب بود ٬یعنی جزو زیباترین کارها یی که ارائه می شد در حوزه ما کارهای ایشان بود...»

 (۲) راه حل آقای هاشمی رفسنجانی برای حل مسأله مخالفان، زندان و اعدام بود. در نماز جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ گفت: "دادگاه های انقلاب... راهی غیر از این نمی تواند داشته باشد. راه صحیح همین است... باید اینها را از میان برداشت. باید اینها را از جامعه جدا کرد، پای فساد را برید، جراحی کرد و جامعه را از شر این ماده چرکینی که دائما دارد به جاهای دیگر سرایت می کند خلاص کرد".۲۰ ماه بعد در خطبه های نماز جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۲ دوباره گفت: "ما با هر جریانی که در این مملکتمان برخلاف اسلام، برخلاف ملت، برخلاف انقلاب عمل بکند، با آن برخورد قاطع می کنیم".این سخنان ناظر به بازداشت رهبران حزب توده و پخش مصاحبه های تلویزیونی آنان پس از شکنجه های فراوان بود.

 
 

۳ نظر:

  1. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  2. Marg bar khamenei fased

    Marg bar jomhori eslami khamenei kasif

    Khamenei hamoon dajal ast keh ba saheb zaman mijangad

    پاسخحذف
  3. روزی شخصی به مادرش میگویددرروزنامه نوشتن ویتکونگهاروزهامیخوابند وشبها ازپشت به جبهه هاحمله می کنند مادرمیگویدایمادربابای توالان30 سال
    است که ویتکونگه(تشبیه نباشه)اماکشورما الان 32 سال
    است که توسط انهاییکه شمابنام ارازل واوباش اسم بردهاید اداره میشوداولی انها هم پدرشما بود

    پاسخحذف

تمام نظرات را می‌‌خوانم و اگر سخن تازه‌ای باشد، پاسخ می‌‌دهم. تنها خط قرمز "خورشید نشان"، ناسزا گویی و آوردن واژگان توهین آمیز است که با پوزش بسیار، حذف می‌‌شوند; و بجز آن، پذیرای هر اندیشهٔ مخالفی هستم. از خوانندگان گرامی‌ خواهش می‌‌کنم که از باز کردن "لینک" هایی که در بخش گفتمان‌ و بوسیلهٔ کاربران ناشناس گذشته شده است خود داری کنند که برخی‌ از آنها مشکوک به آلودگی "تروجان" و "بد افزار" هستند!