امروز بختگان و مهارلو و پریشان خشک شدند و خروش زاینده رود به پایان رسید و تالاب انزلی در حال تبدیل به مردابی بی جان است. اگر چارهای برای دریاچه ارومیه نیاندیشند به دو سال نمیکشد که خشک میشود و نه تنها مردمان آن خطّه که تمام استانهای مجاور هم خسران میبینند. با این همه، نوشداروی پس از مرگ هم به آن نمیرسد و در مجلس شورای اسلامی دو فوریت
طرح رای نمیآورد. تنها ۲۲ نمایندهٔ آذری زبان اعتراض میکنند که باید به حال آن مجلس گریست. همان مجلسی که مساله مهمش ممنوعیت گرداندن سگ و گربه است یا ممنوعیت شنا در ماه رمضان.
طرح رای نمیآورد. تنها ۲۲ نمایندهٔ آذری زبان اعتراض میکنند که باید به حال آن مجلس گریست. همان مجلسی که مساله مهمش ممنوعیت گرداندن سگ و گربه است یا ممنوعیت شنا در ماه رمضان.
راهکار دولت چیست؟ اعضای کمپینی که برای حمایت از دریاچه جمع شدند را بازداشت میکند و تظاهرات مسالمت آمیز مردم ارومیه را به خشونت میکشد و سرکوب میکند! مردمی دلاور و میهن دوست که بیش از سه دهه مورد تبعیض واقع شدند و فرزندانشان را هم اجازه آموختن زبان مادریشان در مدرسه ندادند. بجز اندکی طماع که تنها به صرف منافع شخصیشان سودای جدایی در سر دارند، مردم آذربایجان خود را ایرانی میدانند که چه کسانی از آنان ایرانی ترند؟!
نام تبریز را در تاریخ مشروطیت و انقلابهای مردمی یک قرن اخیر بسیار میبینیم. از همان آغاز قرن بیستم و به همراه انقلاب ۱۹۰۵ روسیه که موج انقلاب سرتاسر آسیا را فرا گرفت، ترکان ایرانی پیشاپیش جنبشهای دموکراتیک داخلی بودند. تظاهرات و مبارزات مردم تبریز و آستارا به همراه تهران و پیش تر از شیراز و اصفهان و شهرهای دیگر، شاه مستبد قاجار را زیر فشار گذشت تا به انجام فرمان مشروطیت در سال ۱۹۰۶ انجامید.
اعتصابات عمومی و تظاهرات انگار جزیی از زندگی مردم تبریز شده بود که تا ارتجاع و استبداد خطایی میکرد و زیاده خواهی، آغاز میگشتند. نتیجه همان دلاوریها بود که مظفرالدین شاه مستبد را وادار کرد که یک ماهی پس از فرمان مشروطیت مجبور به اجرای آن شود و اعلام اولین انتخابات مجلس ایران دهد.
تبریز پس از ویران شدن مجلس ملی -بدست محمدعلی شاه- تبدیل به کانون پیکارهای آزادی خواهانه میشود و به رهبری ستار خان و باقر خان نیروهای شاه مستبد را مغلوب میکنند و حملات ضدّ شاه در شهرها و استانهای دیگر نیز آغاز می شود. مقاومتی که - برای تجدید مشروطیت و تشکیل مجلس- به محاصره تهران و در نهایت خلع محمد علی شاه به سال ۱۹۰۹ منجرانجامید.
صد سال پیش که دلاوران تبریزی به پا خواستند و نیروهایی ارتجاع را پس زدند، مردمان گیلان و رشت و بوشهر بندرعباس و لنگه و اصفهان و بختیاری و خراسان و شیراز و اصفهان به یاری شان آمدند که باید دید امروز که به یاری ترکان ایرانی خواهد رفت.
لینک نوشته در وبسایت بالاترین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تمام نظرات را میخوانم و اگر سخن تازهای باشد، پاسخ میدهم. تنها خط قرمز "خورشید نشان"، ناسزا گویی و آوردن واژگان توهین آمیز است که با پوزش بسیار، حذف میشوند; و بجز آن، پذیرای هر اندیشهٔ مخالفی هستم. از خوانندگان گرامی خواهش میکنم که از باز کردن "لینک" هایی که در بخش گفتمان و بوسیلهٔ کاربران ناشناس گذشته شده است خود داری کنند که برخی از آنها مشکوک به آلودگی "تروجان" و "بد افزار" هستند!