هرچند نبینی تو ولی ملت ایران ..شیریست که بر پرچم خورشید نشان است

۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

علی‌ دایی; از نداری تا نشستن بر برج عاج!


شهرت علی‌ دایی از یک فوتبالیست مطرح و آقای گل جهان بودن برای ایرانیان بالاتر است. "علی‌ دایی" نه تنها نام یک اسطوره‌ ورزشی است که تبدیل به سمبلی‌ از شجاعت و قهرمانی و میهن پرستی‌ شده است.

چه بارها که ملیونها ایرانی‌ امیدشان به او بود که با تنی مصدوم و سری باندپیچی‌ شده برای تیم ملی‌ ایران پیروزی رقم زند و برای ملتی شادی به ارمغان بیاورد.

دیر از فوتبال کنار رفت و پایان خوشایندی برایش نبود.  به او ظلم و بد رفتاری شد و کسانی‌ به سبب چند بازی بد تیم ملی‌ (در زمان مربیگری اش) فحاشی کردند و شیشه های  فروشگاهش را شکستند. البته مغرض و افراطی همه جان هست و طعم تلخ این بی‌فرهنگی ها را امثال "علی‌ پروین" هم چشیده اند.

بازی در تیمهای بزرگ فوتبال اروپا علی‌ دایی را متمول ساخت و شم بالای اقتصادیش او را جز ثروتمندان پایتخت کرد تا اینکه راهش حتی به اتاق بازرگانی هم باز شد. حتی اگر بگوییم که در فوتبال ایران حرف اول را هم نمی‌‌زد آنقدر جایگاه مهمی در فیفا داشت که می‌‌توانست از فدراسیون فوتبال کشورش هم برای دستمزد خود شکایت کند و حرفش را به کرسی نشاند.

بله! او به هر چه می‌‌خواست رسید و دیگر آن جوان فقیر اردبیلی نبود که برای رفتن به تمرین پشت وانت سوار شود و دوران دانشجویی خود را با نداری در دانشگاه شریف به پایان رساند. امروز دستمزد علی‌ دایی میلیاردی است و شهره است و معروف، گرچه تمام اینها مغرورش کرد و چهره‌ای پرنخوت از او به وجود آورد. خودبینی و غرور روزافزون علی‌ دایی از او مستبدی ساخت که به خود اجازه می‌‌دهد یقه خبرنگاری را به جرم پرسشگری بگیرد و از جلسه مصاحبه اش بیرون اندازد! (از ویدیو زیر ببینید)

امروز خبر تصادف رانندگی‌ شدید علی‌ دایی را شنیدیم. خطر جانی از کنار گوش او گذشت و واژگونی خودرویش تنها جراحتی سطحی در پی‌ داشت. برای او آرزوی سلامتی‌ می‌‌کنم و امید دارم که این حادثه تکانی به او دهد و او را از برج عاج خود ساخته اش خارج کند.

لینک نوشته در وبسایت بالاترین



پی‌ نوشت- دوست عزیزم آلفرد، در بالاترین به من یادآوری کرد که در مورد مغرور بودن علی‌ دایی نباید به این ویدیو استناد کنم. دلیل آلفرد که به نظر منطقی‌ می‌‌آید را عیناً اینجا بازنوشت می‌‌کنم:
آدمهای کثیفی تو فوتبال ایران هستند. به خصوص این کنفرانس های خبری تا حالا ماجرا زیاد داشته، نه فقط دایی، بلکه برای قلعه نوعی، مایلی کهن و غیره هم مشکل ایجاد کرده اند. بعضی وقتها یک فرد غیر خبرنگار را عمدا داخل کنفرانس خبری می فرستند تا به سوالهای جهت دار مربی شکست خورده که معمولا هم از وضع روحی مناسبی نیست را عصبی کنند تا برای تیم حاشیه درست کنند. این جور حرکتها برنامه ریزی شده است. وگرنه سرمربی یک تیمی که اصلا نه سر پیاز هست نه ته پیاز و کارت خبرنگاری هم نداره برای چه باید بیاید در کنفرانس خبری و از مربی تیم بازنده سوال کنه چرا شما با دستیارهات مشورت نمیکنی؟! معلومه که برنامه ریزی شده و هدفدار هست این رفتار. 

این فرد اصولا نبایستی وارد کنفرانس خبری میشده است. تنها خبرنگارانی که کارت خبرنگاری دارند می توانند وارد اتاق کنفرانس شوند. به نظر من عکس العمل دایی هوشمندانه و مناسب بود. سوال این فرد کاملا جهت دار بود، من هم اگر بودم به این فرد می گفتم اصلا او کیست، از کدام خبرگزاری است و چرا کارت خبرنگاری ندارد.

گرچه به نظر من باز هم این توجیه ۱۰۰% برای این شکل رفتار نیست!

۲ نظر:

  1. خاک بر سر ملتی که در برابر زندانی شدن و شکنجه شدن بزرگترین مردان این سر سزمین سکوت میکند و برای تصادف کسی که با علم به فقر و فلاکت مردم به غیر از انباشتن جیب خودش یک قدم هم برای ازادی این ملت بر نداشه این چنین غوغا به را میندازه .
    همین...

    پاسخحذف
  2. خاک بر سر کسانی که چشم دیدن موفقیت دیگران ندارن و مدام از فرهنگ و آزادی و مبارزه دم می زنند امثال این خاک بر سران اگر به قدرت و ثروت برسن چه آتشی می سوزونن

    پاسخحذف

تمام نظرات را می‌‌خوانم و اگر سخن تازه‌ای باشد، پاسخ می‌‌دهم. تنها خط قرمز "خورشید نشان"، ناسزا گویی و آوردن واژگان توهین آمیز است که با پوزش بسیار، حذف می‌‌شوند; و بجز آن، پذیرای هر اندیشهٔ مخالفی هستم. از خوانندگان گرامی‌ خواهش می‌‌کنم که از باز کردن "لینک" هایی که در بخش گفتمان‌ و بوسیلهٔ کاربران ناشناس گذشته شده است خود داری کنند که برخی‌ از آنها مشکوک به آلودگی "تروجان" و "بد افزار" هستند!